چکیده:
این نوشتار قصد دارد تا از دیدگاه تحلیل زمان روایی براساس نظریة ژرار ژنت، فیلم تکرارکنندگان به کارگردانی کارل بسای محصول سال ۲۰۱۰م را بررسی کند. اعتقاد نگارندگان این است که به فیلم هم میتوان بهمثابة متن تحلیلپذیر نگریست. همچنین در این بررسی مشاهده میشود که چگونه بررسی زمان روایی برای فیلم امکانپذیرتر از رمان خواهد بود؛ ولی درعین حال پیچیدگیهای خود را هم در حیطههای دیگر دارد. هدف این پژوهش شرح کارکرد نظریة زمان روایی ژرار ژنت در پیکرة مطالعاتی پیشنهادی نگارندگان از حوزة سینماست. به این منظور، پرسش اصلی تحقیق این است که نظریة ژرار ژنت درباب زمان روایی در فیلم تکرارکنندگان چه کاربستی دارد و چگونه مؤلفههای روایت، هم در پیشبرد روایت داستان فیلم و هم در رساندن پیام ضمنی آن به مخاطب نقش ایفا میکنند. در پایان این نتیجه حاصل میشود که متد ساختارگرا و تحلیلی ژنت این فرصت را فراهم میکند که در فیلم مورد بررسی، با مقایسة زمان داستان و زمان روایت (در سه ساحت نظم و ترتیب، دیرش و بسامد) و با تقسیمبندیهای کمّی (مانند تقسیم روزها، رویدادها و شخصیتها) به ارتباط بین زنجیرة رویدادها و علل احتمالی وقوع آنها بهتر پی ببریم و نشانههای مکنون فیلم را هویدا سازیم.
This paper aims to examine a Carl Bessai's movie produced in 2010 from the perspective of narrative time analysis based on Gerard Genette's theory. We believe that the film can also be seen as an analyzable text; the study aims to investigate how the study of narrative time would be more possible for the film than the novel, but at the same time, it will have its own complexities in other areas. It is also aimed to explain the function of Gerard Genette's narrative time theory in our proposed study of cinema. To this end, we will proceed with the process of what Gerard Genette's theory of narrative time has to do with ‘Repeaters’ and how the components of narration work, both in advancing the narrative of the film and conveying an implicit message. It gives the audience a significant share. In the end, we will see that the structuralist and analytical method of Genette will give us the opportunity to compare the time of the story and the time of the narrative - in the three areas of order, duration, and frequency - and at the level of quantitative analysis via dividing the days, events, characters, etc. Thus, it helps us to understand the relationship between the chain of events and the possible causes of their occurrence in a better way, and reveal the hidden signs of the film.
خلاصه ماشینی:
در پايان اين نتيجه حاصل ميشود که متد ساختارگرا و تحليلي ژنت اين فرصت را فراهم ميکند که در فيلم مورد بررسي، با مقايسۀ زمان داستان و زمان روايت (در سه ساحت نظم و ترتيب ، ديرش و بسامد) و با تقسيم بنديهاي کمي (مانند تقسيم روزها، رويدادها و شخصيت ها) به ارتباط بين زنجيرة رويدادها و علل احتمالي وقوع آن ها بهتر پي ببريم و نشانه هاي مکنون فيلم را هويدا سازيم .
در نوشتار پيش رو، با بررسي فيلم تکرارکنندگان ٩ اثر کارل بساي ١٠ محصول سال ٢٠١٠م کانادا و براساس نظريۀ روايت (و به شکل خاص زمان روايي) از نگاه ژرار ژنت ، قصد داريم کارکردهاي زماني متن ، مانند نظم و ترتيب ١١، ديرش ١٢ و بسامد١٣، را در پيکرة مطالعاتي اين پژوهش استخراج کنيم و دريابيم که چگونه اين ساختارها در خدمت پيشبرد روايت قرار گرفته اند و با تحليل اين عناصر گامي درجهت فهم ساختار کلي فيلم و ارکان تشکيل دهندة آن برداريم .
ولي در حيطۀ سينما، تنها ميتوان به دو مقالۀ «تحليل زمان روايي در دو فيلم دربارة الي و گذشته از ديدگاه ژرار ژنت » (١٣٩٦الف ) و «زمان و شخصيت در فيلم جدايي نادر از سيمين اثر اصغر فرهادي» نوشتۀ محمد شهبا و ماهرخ عليپناهلو (١٣٩٦ب ) اشاره کرد که در سال هاي اخير به چاپ رسيده اند و همانند نوشتار پيش رو مؤلفه هاي زماني ژنت را در اين دو فيلم بررسي کرده و کارکرد آن ها را توضيح داده اند.