چکیده:
واقعۀ تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تاثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تاثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضة الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تاثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضة الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیت ها.
لقد ثبت التاریخ ما جری یوم عاشوراء بمختلف الطرق والادوات. فما نقل منها فی الکتب خاصه ما عرف بالمقتل یعد من اشد الوثايق التی تنهج منهج الواقعیه لترسم النماذج العینیه و الحقیقیه من الحدث. تتطرق هذه الاثار الی نقل التاریخ و هی تراعی الامانه و الصداقه فی روایته فلذلک ان للغه فیها وظايف اشاریه ترجع المتلقی الی ما حدث فی الواقع. ان الحدث هذا بما فیه من غناء عاطفی وفکری یبعث الاحاسیس البشریه خاصه اذا قام الادیب بلغته الفنیه یوثر علی المخاطب عندما یمزج الواقع بالعاطفه و الخیال وعند غلبه هذه الخصوصیه علی النص یتجاوز الادب عن الواقعیه الی الرومانسیه. و بناء علی اهمیه الروایه للاحداث التاریخیه و درجه الصحه فیها من جهه و کذلک تاثیر التاریخ و نقله علی المخاطب و مزجه بالاحاسیس و العواطف عبر التاریخ یسعی البحث هذا الی دراسه مقتلین من العربیه و الفارسیه و هما: (مقتل اللهوف لکاتبه ابن طاووس و روضه الشهداء للادیب واعظ کاشفی) معتمدا علی المنهج الوصفی- التحلیلی لیکشف عن اسلوبهما فی استخدام اللغه علمیه کانت او ادبیه و کذلک خصايصهما الواقعیه او الرومانسیه. و من مستجدات البحث ان الواقعیه تغلب علی المقتل العربی لخصايصه و لغته التی اختاره ابن طاووس الا انه لم یغفل عن الموثرات الفنیه و الجمالیه هذا و ان روضه الشهداء تعتمد علی الفنیه منها الی الواقعیه و روایه الاحداث کما حدث.
The Historical event of Ashura is recorded in the history through a variety of mediums and languages. The historical narrations in the form of scientific sources and what we know as Maghtil, are the most reliable sources that they aimed at transferring the external and objective instances of an event through illustrating the truth. Given the realistic approach of such works, they can be used as reference as they only narrate history with emphasis on honesty and trustfulness. On the other hand, the nature of the event stimulates a mixture of reason, emotion, and humanistic feelings. That is, when a literary language is used to affect the reader, the man of literature transfers the event through a filter of emotion and imagination to win the attention of reader. Depending on the extent of using this feature, the work might diverge from the reality and emphasize more on imaginary and romantic aspects. Given the importance of narrating historical event, the extent to which such narration remains loyal to the truth, and the importance of a heart touching narration of historical events mixed with emotions. The present study is an attempt to examine two renowned Maghtil in Farsi and Arabic (Maghtil Alhouf by Ibn Tavous and Rouzat-o-Alshohada by Vaez Kashefi) following a descriptive-analytical approach. The use of literary or ordinary languages and romantic or realistic specifications were examined in particular. The findings showed that the realistic aspect in Alhouf is more evident so that it overshadows the imaginary aspect of the work. Still, the author never neglects the artistic and emotional aspects of his work. On the other hand, Rouzat-o-Alshohada has a stronger artistic aspect so that the realistic aspects never leave the shadow of the artistic and emotional touch of the author.