چکیده:
رسمیتزدایی از دین و تضمین آزادی مذهبی از طریق گنجاندن بندهایی در قانون اساسی و متمم اول، نبود آموزش دینی در مدارس عمومی، آزادی آموزش مذهبی خصوصی، عدم کمک مالی به مدارس مذهبی خصوصی، بیطرفی دولت نسبت به پیروان ادیان و مذاهب مختلف، عدم مخالفت با حضور و بیان نمادهای دینی در حوزه عمومی از جمله سیاستهای دینی در مدل سکولاریسم آمریکایی است. تحقق عملی برخی از این سیاستها، نتیجه یک پروسه تاریخی بوده است. مقاله حاضر نه تنها فراز و فرودهای سکولاریسم در آمریکا را از سال 1776 تا 1980 مورد بررسی قرار میدهد؛ بلکه در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله، به بحث از نقش عوامل تکثر و رقابت مذهبی، محاسبات عقلایی و گرایشات لیبرالی رهبران سیاسی آمریکا میپردازد که در شکلگیری و تقویت سکولاریسم، مهمترین نقش را داشتهاند. شبهرسمی بودن پروتستانیسم در اثر بیداری بزرگ دوم و هژمونی آن در حوزه عمومی، از چالشهای جدی فرآیند تحکیم سکولاریسم آمریکایی در قرن نوزدهم بود؛ اما با افزایش جمعیت اقلیتهای کاتولیک و یهودی، رقابتهای مذهبی بین آنها و فعالیت سازمانها و جنبشهای سکولار، نفوذ فزاینده سیاسی و نهادی اوانجلیستهای پروتستان و محافظهکاران مذهبی کاهش یافت و راه برای گسترش روند سکولاریزاسیون در قرن بیستم هموار گردید.
The US model of secularism policies include disestablishment of religion and guaranteeing religious freedom through adding related articles in the constitution and the first amendment, the lack of religious education in public schools, the freedom of religious private education, the lack of funding for religious private schools, the neutrality of the state towards the followers of different religions, and non-opposition to the presence and expression of religious symbols in the public domain. The realization of some of these policies has been the result of a historical process. The current study not only examines the rise and fall in US secularism from 1776 to 1980, but also addresses the impact of plurality and religious rivalry, rational calculations and liberal tendencies of US political leaders on constructing strengthening the secularism. The Protestant Semi-establishment through the Second Great Awakening and its hegemony in the public sphere were among serious challenges to the process of consolidating the US secularism in the nineteenth century. But with the increase in the population of Catholic and Jewish minorities, religious rivalries among them and the activities of secular organizations and movements, the increasing political and institutional influence of Evangelical Protestants and religious conservatives diminished, and the way forward was to expand the process of secularization in the twentieth century.
خلاصه ماشینی:
ir DOI: رقابت هاي مذهبي، هژموني ليبراليسم و نهادينگي سکولاريسم مطالعه موردي آمريکا (١٩٨٠ـ١٧٧٦) 1 حميد احمدي 2 برهان سليمي چکيده رسميت زدايي از دين و تضمين آزادي مذهبي از طريق گنجاندن بندهايي در قانون اساسي و متمم اول ، نبود آموزش ديني در مدارس عمومي، آزادي آموزش مذهبي خصوصي، عدم کمک مالي به مدارس مذهبي خصوصي، بيطرفي دولت نسبت به پيروان اديان و مذاهب مختلف ، عدم مخالفت با حضور و بيان نمادهاي ديني در حوزه عمومي از جمله سياست هاي ديني در مدل سکولاريسم آمريکايي است .
شبه رسمي بودن پروتستانيسم در اثر بيداري بزرگ دوم و هژموني آن در حوزه عمومي، از چالش هاي جدي فرآيند تحکيم سکولاريسم آمريکايي در قرن نوزدهم بود؛ اما با افزايش جمعيت اقليت هاي کاتوليک و يهودي، رقابت هاي مذهبي بين آنها و فعاليت سازمان ها و جنبش هاي سکولار، نفوذ فزاينده سياسي و نهادي اوانجليست هاي پروتستان و محافظه کاران مذهبي کاهش يافت و راه براي گسترش روند سکولاريزاسيون در قرن بيستم هموار گرديد.
سؤال مقاله حاضر اين است که چه عواملي در شکل گيري و نهادينه شدن مدل سکولاريسم آمريکايي تأثيرگذار بوده اند؟ فرضيه برخلاف آراء نظريه پردازان رهيافت تمدني، اينگونه پردازش ميشود: عواملي همچون تکثر و رقابت مذهبي، محاسبات عقلايي و گرايشات ليبرالي رهبران سياسي آمريکا در شکل گيري سکولاريسم و حفظ ديوار جدايي بين کليسا و دولت مهمترين نقش را داشته اند.