چکیده:
از دوران باستان تاکنون، حکومتها با ایجاد پایگاه و گسترش فرهنگ در خارج از سرزمین خود در پی نوعی استعمار بر انسانها بودهاند. یکی از جریانهای ادبی معاصر، ادبیّات مقاومت و استثمارستیز است که شاعران در مقابل جریانهای ضدآزادگی و ستم حاکمان خودکامه مردم را به ایستادگی تشویق میکنند. از دیدگاه فروم خودکامهگان و استثمارگران میتوانند در تسلّط بر جامعه و انسانها موفّق شوند، امّا نمیتوانند مانع ظهور واکنش در مقابل رفتار غیرانسانی خود باشند؛ بنابراین واکنش افراد جامعه میتواند باعث فروپاشی دستگاه استثمارگران گردد. سیمین بهبهانی، از شاعران معاصر ایران، سکوت را در مقابل حکومت دیکتاتوری پهلوی جایز نمیداند و با استفاده از اشعار خود در مقابل آنان به پا میخیزد. هدف از این پژوهش تحلیل استثمارستیزی جامعهشناختی در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر نظریات اریک فروم است. روش تحقیق در این جستار تحلیلی- توصیفی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میان نظریۀ فروم و اشعار بهبهانی اشتراکات فراوانی وجود دارد. بهبهانی از مجموعۀ رستاخیز (1352) به بعد نظام پهلوی را مورد نقد قرار میدهد. وی در اشعارش به ناهنجاریهای حاصل از استثمار حکومت در جامعه توجّه ویژهای دارد.
Since the ancient times up until now, regimes have intended to exploit humanity through establishing bases and expanding their cultures beyond their own borders. An issue in contemporary literature is resistance literature that is anti-exploitation in which poets encourage the general public to stand against anti-freedom or against their authoritarian rulers. According to Fromm, authoritarians and exploiters are able to succeed in dominating humans and communities, however, they cannot hinder emerging resistance against their inhumane behaviors; therefore, general public’s reaction can lead to the exploiters’ downfall. Simin Behbahani, as a contemporary poet, cannot be silent against Pahlavi’s dictatorship and uses her poems to stand against them. This study is an attempt to analyze sociology of exploitation in Simin Behbahani’s poems based on Eric Fromm’s theories. Methodology in this research is descriptive-analytical. The results show that there are numerous common grounds between Fromm’s theory and Behbahani’s poems. Behbahani from Resurrection (1974) onward, intends to criticize Pahlavi’s System. She has a special attention towards disorders in the community which has been caused by the regime’s exploitation.
خلاصه ماشینی:
سیمین بهبهانی در کنار غزلهای احساسی و عاشقانۀ خویش، به مسائل اجتماعی و استثمارستیزی نیز پرداخته است؛ هر چند اشعار اجتماعی اوّلیهاش، سطحی و فاقد نوآوری و ابداع است، امّا همین اشعار، به تدریج، سیر کمال را میپوید ودر دهۀ شصت به پختگی میرسد و با زبانی صریحتر ومنسجمتر به مسایل بیرون از خود میپردازد؛ در واقع، ارتباط این زبان مجازی (شعر) با بیرون را، باید تعهّد دانست (ابومحبوب، 1380: 64).
«امروزه به فردی برخورد میکنیم که کردار و احساسش بیاراده و به اصطلاح مانند آدمک کوکی است» (فروم، 1394: 36)؛ با اینکه جامعه و فرهنگ میتواند فرد را به آدمک کوکی تبدیل کند و انسان با هر شرایطی خودش را سازگار میکند، ولی تاریخ نشان داده است که چنین جامعهای با وجود نقص و عیبی که خود ایجاد کرده نمیتواند زیاد دوام بیاورد.
بهبهانی در یکی از اشعارش «نیزار» را نماد جامعه میداند و «نی» را نماد افراد اجتماع که با نالههای آنان جامعه نام و نشان پیدا میکند: نيزارها ز ناله نيها نشانهاند موسيقي نوشته به دست زمانهاند (بهبهانی، 1394: 369) در این جستار به واکاوی شورش در برابر استثمارگران، تعهّد به آرمانهای اجتماعی و خانوادۀ کارگزار روانی اجتماع میپردازیم.
سیمین با سرودن اشعار اجتماعی خود نشان میدهد که از جامعه و مردم و درد آنها جدا نیست و ذرّه ذرّه ناگواریهای آنها را با تمام وجود خویش احساس میکند و در تمامی غمها خود را شریک میداند و ابراز همدردي مینماید، امّا همدردی نمییابد.
بهبهانی توانسته است با اشعار خود این واکنش را به جامعه عرضه کند.