چکیده:
آسیبشناسی چالشهای جهان امروز در کنار عوامل نوظهور سیاسی و اجتماعی، و معرفی راهکار مقابله با آنها، یکی از ویژگیهای عمدۀ شعر معاصر پارسی و عربی است. واکاوی دقیق ادبیات امروزین ایران و جهان عرب، افقهای نوینی را در برابر دیدگان مخاطب میگشاید. تحلیل گفتمان ملکالشعراء بهار و امیرالشعراء شوقی بهعنوان نمایندگان ادبیات مشروطه در ایران و ادبیات نهضت در مصر، ضرورتی است که هدف اصلی مقالۀ حاضر را تشکیل میدهد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی انجام شده است، نشاندهندۀ آن است که: الف)آموزههای بهار و شوقی جنبۀ جهانی داشته و پیامی نو برای انسان امروزی بهشمار میآید. ب) پیامهای جهانی بهار و شوقی در محورهای اساسی: علم، سیاست داخلی و خارجی، جنگ، آزادی ، حقوق زنان، و فقر قابل طبقهبندی است.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، آن دسته از اشعار اين دو شاعر که منحصر به قوميت ومليتي ويژه ، و محدود به زمان و مکاني مشخص نبوده و کارکردي جهان شمول (cosmology)، يافته است و به عنوان راهبردهاي مشترک براي بشر بحران زدة امروز به طور عام ، و ايرانيان و مصريان به طور خاص سروده شده اند، استخراج و گزينش مي- شود و پس از بيان سؤال هاي اصلي و توضيح پيشينۀ پژوهش و معرفي کوتاه دو شاعر، آنها را مورد سنجش و تحليل قرار خواهيم داد.
او با استفاده از همين تکنيک ، و با هدف تشويق مخاطب ايراني به فراگيري علم به او ميگويد: اگر به جستجوي دانش نپرداختي ، آماده باش که به زودي نگون بختي در جستجوي تو برخواهد آمد: گر به گيتي علم و دانش را نجستي رنگ رنگ تيره بختي را به گيتي رنگ رنگ آماده شو(ديوان ،ج ١،ص ٦٦٦) او در جايي ديگر و در تأکيد همين مطلب ، مقام علم را بالاترين رتبه در جهان هستي معرفي ميکند، که چيزي از آن بالاتر وجود ندارد: گر رتبت والا طلبي علم طلب کن کز علم برون زير فلک مرتبتي نيست (ديوان ،ج ٢،ص (434 شوقي نيز همچون بهار براي علم ارزش فراواني قائل است ، «او خود از آغاز جواني نسبت به مطالعه حرص شديدي داشت به گونه اي که در کنار عربي زبان ها، فرانسه و ترکي را در حد تسلط آموخت »( المقالح ، ١٩٨٤ :١٤).