چکیده:
هدف مقاله حاضر بررسی رابطه دوسویه نهادها و کارآفرینی است. برای این منظور از روش دادههای پنلی برای 22 کشور در حال توسعه در دوره زمانی 2017-1990 استفاده شده است. بدون تردید میتوان چنین اذعان داشت که این نهادها و بافت تشکیل شده از آنها هستند که جهت و سرعت حرکت جوامع مختلف در مسیر رشد و توسعه اقتصادی را مشخص میسازند و به همین خاطر از آنها به عنوان اصلیترین علت توسعه یاد میکنند. کارآفرینی نیز از مسایل بسیار مهم در روند رشد و توسعه اقتصادی کشور به شمار میآید که البته در قالبهای متفاوتی نمایان میشود. نهادها و کارآفرینی در فرایند توسعه نقش مهم و بیبدیلی دارند. بنابراین از آنجایی که شکاف عمیق میان کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه را نمیتوان با رویکرد اقتصاد متعارف توضیح داد و همچنین با توجه به اهمیت موارد فوق، ضرورت دارد این دو عنصر در کنار هم مورد توجه قرار گیرند. متغیرهای مورد استفاده در این مقاله شامل شاخص کیفیت نهادی بوده که این متغیر بر اساس میانگین متغیرها شاخص نهادی از قبیل اثربخشی دولت، کنترل فساد، پاسخگویی، حاکمیت قانون، ثبات سیاسی، کیفیت بوروکراسی و شاخص خوداشتغالی به عنوان معیاری برای کارآفرینی استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر تاثیر رابطه متقابل و مثبت بین کارآفرینی و کیفیت نهادی می باشد.
Institutions and their related organizations strongly influence the speed and direction ofeconomic growth. Consequently, they are regarded as a major factor for growth. Entrepreneurshipis also known to be an important driving force for economic growth. Withthis regard, any action to direct and strengthen productive activities is an important consideration.Hence, it is important to devise effective instruments to influence the entrepreneurialactivities in a productive way. Institutions, entrepreneurship and their interrelationshiphave a considerable influence on economic growth. This work is concernedwith the relationship between institutions and entrepreneurship and the way in whichthey interact. To this end, this study employs established methods and presents a frameworkto determine the way in which they influence each other. Furthermore, the experienceof other countries is used to propose a strategy for Iran in relation to institutions andentrepreneurship. The investigation uses empirical data to determine the coefficients requiredin the proposed model. The output of the proposed model shows that there is apositive relationship between entrepreneurship and the strength of institutions.
خلاصه ماشینی:
درواقع اين نهادها و بافت تشکيل برخي اقتصاددانان معتقدند که کارآفريني علاوه بر شده از آن ها جهت و سرعت حرکت جوامع مختلف ايجاد اشتغال ، موجب بالارفتن کيفيت زندگي، توزيع در مسير رشد و توسعه اقتصادي را مشخص ميکند مناسب درآمد، کاهش اضطراب هاي اجتماعي و و به همين خاطر از آن به عنوان اصليترين علت بهره وري بهتر از منابع ملي ميشود.
درواقع ، اين اعتقاد وجود دارد که از سوي ديگر، کارآفريني نيز از مسائل بسيار نهادهاي رسمي از طريق وضع قوانين و نهادهاي مهم در روند رشد و توسعه اقتصادي کشور به شمار غيررسمي از طريق مقبوليت بخشيدن يا سلب کردن ميآيد که البته در قالب هاي متفاوتي نمايان ميشود آن از انواع روش هاي کسب درآمد، بر جهت و مسير (پارکر، ٢٠٠٥).
New Institutional Economics (NIE) ٩٠ بيانگر آن است که نهادهاي حقوق مالکيت و داده هاي موجود در زمينه نهادها، کارآفريني نقش برجسته اي در رشد اقتصادي، سرمايه گذاري و رشد اقتصادي طي سال هاي ١٩٩٢ تا ٢٠١٦ و توسعه مالي دارند.
از اين رو براي جلوگيري از انجام رگرسيون کاذب از آزمون ريشه واحد پنلي و سپس هدف اين مطالعه ارائه مدلي براي بررسي رابطه براي برازش مدل مورد نظر از روش حداقل مربعات ميان کارآفريني و نهادها در برخي از کشورهاي معمولي١٢ براي داده هاي تجميع شده ١٣ استفاده در حال توسعه است .
1017/S1744137410000342] ،”neurship، economic development and insitutions Small Bus Econ (2008) 31:219-234 [DOI:10.