چکیده:
سالهای متمادی است که مسئله کودکان خیابانی در دستور کار دولتهای مختلف جمهوری اسلامی قرار داشته اما همچنان به دلایل مختلف، راه حل جامع و مطلوبی که بتواند در کنترل و کاهش این مسئله گامهای اساسی بردارد احصا نشده است. این پژوهش با تحلیل محتوای منابع موجود در صدد آن است که به آسیب شناسی علل عدم موفقیت در ساماندهی کودکان خیابانی و کار در ایران بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه های «ابهام در شناخت و تعریف مسئله، موازی کاری و تداخل وظایف نهادی، عدم مرجعیت کلان سیاستی و بی ثباتی و تغییر مداوم و رادیکال در سیاست های اتخاذ شده» از مهمترین آسیب های سیاستگذاری کودکان خیابانی در ایران است. پیشنهادات سیاستی این پژوهش این است که با تنقیح سیاستهای ساماندهی کودکان خیابانی در کشور - که از سالهای پیشین گاه فقط به یادگار مانده بی آنکه استفاده شوند، هرچند در برخی مواقع دستمایه قدرت طلبی برخی دستگاهها می شوند- به یک بسته سیاستی واحد و اثرگذار در این حوزه دست یافت. از طرفی در این بسته سیاستی، تنظیم نهادی وظایف دستگاههای اجرایی نیز باید به دقت و دور از کلی گویی انجام شود تا مرزهای دخالت نهادهای مختلف در ابعاد مختلف مسئله کودکان خیابانی مشخص شده و از فرافکنی های دستگاههای اجرایی در این حوزه جلوگیری شود. در نهایت اینکه، وجود یک تصویر و افق مورد اجماع ذینفعان مختلف این حوزه می تواند به ثبات سیاستی راه حل های اتخاذ شده برای ساماندهی کودکان خیابانی در ایران کمک وافری نماید.
For many years, the issue of street children has been on the agenda of various Islamic republics of the Islamic Republic, but for various reasons there is still no comprehensive and desirable solution that can take steps to control and reduce this issue. This research, by analyzing the content of available resources, seeks to address the pathology of the causes of failure in the organization of street children and work in Iran. Findings of the research indicate that the components of "ambiguity in the recognition and definition of the problem, parallel work and the interference of institutional duties, lack of macro-policy and instability, and the continuous and radical change in the policies adopted" are one of the most important problems of policymaking street children in Iran. The policy recommendations of this study are that by regulating policies (including various laws and regulations issued by various institutions), the organization of street children in the country, which has been used only from the past for years, without being used, although in some cases the power of power Some devices - they came up with a single, effective policy package in this area. On the other hand, in this policy package, the institutional set-up of the tasks of the executive agencies should be carefully and far-reaching, so that the boundaries of the involvement of different institutions in various aspects of the street children's problem are identified and prevented from disclosures of executive agencies in this area.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با تحليل محتواي منابع موجود درصدد آن است که به آسيب شناسي علل عدم موفقيت سياست هاي سامان دهي کودکان خياباني در ايران بپردازد.
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد مؤلفه هاي «ابهام در شناخت و تعريف مسئله »، «موازيکاري و تداخل وظايف نهادي»، «عدم مرجعيت کلان سياستي» و «بيثباتي و تغيير مداوم و راديکال در سياست هاي اتخاذشده » از مهم ترين آسيب هاي سياست گذاري کليدواژه ها: کودکان خياباني در ايران است .
بر اساس آيين نامه سامان دهي کودکان خياباني، گزارش سازمان بهزيستي کشور (١٣٨٥): حدود کودک خياباني عبارت است از « فردي که تا پايان ٢٠ هزار کودک کار و خيابان در کشور وجود دارد ١٨سالگي به صورت محدود يا نامحدود در خيابان به و ١٢ هزار و ٥٠٠ کودک کار و خيابان در مراکز سر ميبرد، اعم از اين که هنوز با خانواده خود تماس بهزيستي کشور پذيرش شده اند.
مقابل مديرکل دفتر آسيب هاي اجتماعي وزارت حسن غلامي، قائم مقام معاونت حمايت هاي تعاون ، کار و رفاه اجتماعي استراتژيک ترين اقدام اجتماعي سازمان خدمات اجتماعي شهرداري در اين حوزه را مهار مسئله بازماندگي از تحصيل تهران گفته است : تفاوت فاحش ميان کارشناسان اين کودکان ميداند (کردوني، ١٣٩٤).
[11 responsible organization for organizing labor and sreet children / there is no necessary coordi- The Ofce of Social Victims Afairs, State Welfare Organ- nation (Persian)].