چکیده:
از مهمترین موضوعات مورد چالش در تشکیل دیوان کیفری بینالمللی موضوع» صلاحیت این دادگاه بود. چراکه ارتباط
تنگاتتگی میان حاکمیت ملی و صلاحیت کیفری محاکم» وجود دارد. لذا به منظور احترام به حق حاکمیت ملی و ترغیب
کشورها به عضویت در دیوان اساسنامه دیوان صراحتا صلاحیت تکمیلی را نسبت به محاکم داخلی پذیرفت. با وجود این
برخی دولتها به دلیل حق حاکمیت ملی و نیز تکمیلی بودن صلاحیت دیوان» از همکاری با دیوان امتناع میورزند. این موضوع
باعث بروز مناقشاتی در رسیدگی به پروندهها گردید و تقابل میان صلاحیت تکمیلی و ذاتی دیوان کیفری بینالمللی را به وجود
آورد. نمونة این تقابل را میتوان میان دولت لیبی و دیوان در محاکمة سیف الاسلام قذافی مشاهده نمود. در پرتو بررسی پرونده
مذ کورء پژوهش حاضر ضمن تبیین صلاحیت ذاتی و تکمیلی» به این پرسشهای اساسی میپردازد که آیا صلاحیت تکمیلی
دیوان در مواجهه با رسیدگی به محاکمة مجرمان جنایات بینالمللی ناکا رآمد است؟ نحوه تفسیر صلاحیت تکمیلی و مقررات
مربوط به قابلیت پذیرش پرونده در دیوان به چه صورتی است؟ در این راستا فرض بر آن است که به دلیل محدودیتهای
صلاحیت تکمیلی از جمله اتکاء بر حاکمیت دولتهاء این نوع صلاحیت کارآمدی لازم را برای مقابله با جنایتکاران بینالمللی
ندارد و به همین دلیل دیوان با توجه به تفسیرپذیر بودن مقررات مربوط به صلاحیت تکمیلی برای خود قائل به صلاحیت ذاتی
گردید. این نوع مداخله در رسیدگیهای داخلی» هزینههای سیاسی را بر دیوان تحمیل میکند.
One of the most important issues in the international Criminal Tribunal was the issue of jurisdiction of the court. Because of the close relationship between national sovereignty and the jurisdiction of the courts, this is why to respond to the desire of most countries as well as respect for national sovereignty However, the Statute of the Tribunal explicitly admitted supplementary jurisdiction to domestic courts. Nevertheless, some governments refuse to cooperate with the Supreme Court for the sake of national sovereignty and complementary jurisdiction, and refuse to extradite the offenders to the Court. There were conflicts in the handling of cases and the conflict between completeness Li and the essence of the International Criminal Tribunal. An example of this confrontation can be found between the Libyan government and the International Criminal Court in the trial of Saif al-Islam Gaddafi. In this article, while developing the inherent and complementary competence, such as the ineffectiveness of the jurisdiction of the Tribunal to jurisdiction Inherent and impose political costs on the tribunal. Also, due to conflicts between the International Criminal Court and the Libyan government, the causes of the emergence of complementary and inherent competence in dealing with the case of Saif al-Islam Gaddafi will also be examined.
خلاصه ماشینی:
در پرتو بررسی پرونـده مذکور، پژوهش حاضر ضمن تبیین صلاحیت ذاتی و تکمیلی، به این پرسش های اساسی مـیپـردازد کـه آیـا صـلاحیت تکمیلـی دیوان در مواجهه با رسیدگی به محاکمۀ مجرمان جنایات بین المللی ناکارآمد است ؟ نحؤە تفسـیر صـلاحیت تکمیلـی و مقـررات مربوط به قابلیت پذیرش پرونده در دیوان به چه صورتی است ؟ در این راسـتا فـرض بـر آن اسـت کـه بـه دلیـل محـدودیت هـای صلاحیت تکمیلی ازجمله اتکاء بر حاکمیت دولت ها، این نوع صلاحیت کارآمدی لازم را برای مقابله با جنایتکـاران بـین المللـی ندارد و به همین دلیل دیوان با توجه به تفسیرپذیر بودن مقررات مربوط به صلاحیت تکمیلی برای خود قائـل بـه صـلاحیت ذاتـی گردید.
p ,٢٠١٧ ,Foroughi( با وجود این ، شاید بتوان اظهار داشت با توجـه بـه عفـو قـذافی بعـد از محاکمـه وی، معیارهـای اصـول دادرسی شناخته شده در سطح حقوق بین الملل میتواند از دلایلی باشد که دیوان صلاحیت تکمیلی محاکم دولت لیبی را به رسمیت نشناسد، چراکه بند ٢ (الف ) ماده ١٧ اساسنامه به مصون نگه داشتن فرد از عـدالت ________________________________________________________________ 1- See International Criminal Court, Situation in Libya: available at )https://www.