چکیده:
قرن ششم و هفتم هجری از ادوار مهم کمال و توسعۀ نثر پارسی و عصر رونق نثر صوفیانه است. این جستار بر آن است تا با فرض اهمیت نثر صوفیانۀ تذکرۀالاولیا و بر اساس نظریۀ نقشگرای زبانشناسان معاصر، «مایکل هلیدی» و «رقیه حسن»، عوامل انسجام متن را در گزارش عطار نیشابوری از ابوحازم مکی بررسی کند. هدف تحقیق پیشرو، نشاندادن امکان کاربست این نظریه برای مشخصکردن انسجام متن و هماهنگی انسجامی تذکرةالاولیا و پاسخدادن به پرسش چگونگی انسجام متن و هماهنگی انسجامی در این اثر است. پژوهش حاضر، با روش توصیفیـتحلیلی انجام شده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که متن تذکرةالاولیا، بافتار روایی استواری ندارد، ولی از گونههای انسجام، انسجام معنایی بیشتر از همه و سپس انسجام نحوی و آوایی در آن مشاهده میشود. انسجام منطقی نیز بهدلیل نقل کرامات عرفا و خوارق عادات، کمتر در آن وجود دارد. البته، بافت موقعیت در معانی منطقی، بر اساس ذهنیت فراواقعیتگرای مشایخ و مریدان و در روابط بینامتنی با پیوستگی این متن به قرآن مجید و آثار عرفا و در روابط بینافردی بر اساس رابطۀ اطاعت و تسلیم پیریزی شده است.در این پژوهش، هر هفت نقش کارکردی زبان بهکار رفته است.
The sixth and seventh centuries are important periods of perfection and development in Persian prose and the prosperity era of Sufi prose. This analysis, having in mind the importance of the Sufi prose of Tazkirat al-Awliya, attempts to investigate the cohesive devices used in this work based on the contemporary Functional linguists’ theory, i.e. Micheal Holiday and Ruqaiya Hasan. The purpose of this study is to show the possibility of applying this theory for determining text cohesion and cohesion coordination in Tazkirat al-Awliya and shows the manner of achieving these in this work. This study uses a descriptive-analytic method. The results indicate that the text of Tazkirat al-Awliya does not have a solid narrative texture, but from among the cohesion types, semantic cohesion and then syntactic and phonetic cohesion are more used. Due to quoting mystics miracle and supernaturals, logical cohesion is used less. Certainly, the situation context in logical meanings is founded on elders and disciples’ surrealism mentality, intertextual relations between this text, Quran, and mystics’ works, and in interpersonal relationships based on an obedience and submission pattern. All the seven functional roles of language are used in this study.
خلاصه ماشینی:
49-63 بافت موقعیتی و تحلیل روابط انسجامی متن در گزارش تذکرةالاولیای عطار از ابوحازم مکی بر اساس نظریۀ هلیدی وحید مبارک 1 عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران تاریخ دریافت: 23/9/1399 تاریخ پذیرش: 25/12/1399 چکیده قرن ششم و هفتم هجری از ادوار مهم کمال و توسعۀ نثر پارسی و عصر رونق نثر صوفیانه است.
این بافت فرامتنی که با دالها و نشانههای موجود در متن، شناخته میشود و ممکن است، برابر واژگان به کار بردهشده در بافت زبانی نباشد و بههیچوجه، قابل حذفکردن از متن و معنای آن نیست، کارکردی فرانقشی دارد و در خارج از محدودۀ روابط همنشینی درون جملهای قرار میگیرد و بیشتر از همه، جهان ذهنی و معنایی نویسنده یا گفتمان حاکم بر سخن او را به نمایش میگذارد.
برای نمونه، اگر عطار میگوید: ابوحازم از تابعین است، در پیوندی معنوی، دنیاگریزی و زهد رفتاری او در کمغذایی و گوشتنخوردن نمایانده میشود، اما اینکه او رعایت حق مادر را بر حجکردن ترجیح میدهد، یا دنیا را فاقد شادی صافی میداند، از نظر روابط درون متنی و هماهنگی انسجامی، سخنی درست است، اما از نظر بافت موقعیت یا روابط تجربی و بینامتنی، مخالف با منطق و متونی است که خبر از کوشش مسلمانان برای زیارت حج و گسترۀ سعادت دنیوی داشتهاند؛ پس تنها انسجام درونی و روابط معنایی درون متن نیست که به انتقال پیام و خود پیام ارزش میدهد، بلکه بافت موقعیتی، نقشی اساسی را در ایجاد ارتباط، بیان احساس و دریافت پیام دارد.