چکیده:
زمینه: بسیاری از رفتارهای انسان ریشه در اصول اخلاقی دارد و افراد دارای هوش اخلاقی بالا، فعالیتهایشان را با اصول اخلاقی پیوند میزنند که باعث افزایش تعهد و بهبود نتایج فردی و سازمانی میشود و بر رفتار مشتریان اثر میگذارند. از طرفی رسانههای اجتماعی یک مهارت جدید و مهم برای همه افراد است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت شناسایی نقش اصول اخلاقی رسانههای اجتماعی بر رفتار مصرفکننده در صنعت پوشاک میباشد.
روش: تحقیق حاضر کیفی و در زمره گرندد تئوری میباشد. جامعه پژوهش از خبرگان و فعالان صنعت پوشاک تشکیل شده که نمونهای به حجم 15 نفر به روش گلوله برفی از آن انتخاب شده است. برای جمعآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شده و دادهها با استفاده از روش کدگذاریهای سهگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: عوامل انگیزشی، احساسی، اجتماعی و سیاسی، به عنوان طبقات انتخاب شدند که زمینهساز دومین جزء مدل (استفاده از رسانههای اجتماعی) شدند. اجزاء بعدی مدل رعایت اصول اخلاقی در ارتباط با مشتری و تبلیغات اینترنتی به عنوان راهبرد پژوهش مد نظر قرار گرفت.
نتیجهگیری: بر اساس مدل ارائهشده، رعایت اخلاق در رسانههای اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل عمل میکنند که رفتار مصرفکننده را تحت تاثیر قرار میدهند. بنابراین بازاریابان باید در فروش و بازاریابی محصولات به این عناصر توجه ویژه نموده تا بتوانند تمایلات خرید مشتریان را افزایش و ضمن حفظ مشتریان، سودآوری شرکت نیز افزایش یابد.
Background: Many human behaviors are rooted in ethics, and people with high moral intelligence associate their activities with ethics that increase commitment and improve individual and organizational outcomes and influence customer behavior. On the other hand, social media is a new and important skill for everyone. The purpose of this study is to provide a model to identify the role of social media ethics on consumer behavior in the clothing industry. Method: The present research is qualitative and is among the grounded theory. The research community consists of experts and activists in the clothing industry, from which a sample of 15 people was selected by snowball method. Semi-structured interview tools were used to collect data and the data were analyzed using triple coding method.
Results: Motivational, emotional, social and political factors were selected as classes that formed the basis of the second component of the model (use of social media). The next components of the model of ethics in relation to the customer and Internet advertising were considered as a research strategy.
Conclusion: According to the proposed model, ethics in social media act as independent variables that affect consumer behavior. Therefore, marketers should pay special attention to these elements in selling and marketing products so that they can increase customerschr('39') buying desires and while maintaining customers, the companychr('39')s profitability will also increase
خلاصه ماشینی:
در دنیای کسب وکار عوامل بسیاری بر رفتار خرید و وفاداری مشتری تأثیر میگذارند که با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به ارائه مدلی بومی برای بررسی تاثیر اصول اخلاقی رسانههای اجتماعی بر رفتار مصرفکننده می پردازد.
از آنجایی که در کدگذاری انتخابی، فرایند روایت داستان، کشف مقوله محوری پژوهش و مرتبط ساختن آن با سایر مقولهها در قالب مدل پارادایمی انجام میشود (10)، توضیح این فرایند مدل پارادایمی به دست آمده به تفصیل در ذیل بیان میگردد: شرایط علی، شامل مواردی از مقولات است که مستقیما بر پدیده محوری تاثیرگذار است یا به گونهای ایجاد کننده و توسعه دهنده این پدیده هستند که اغلب میتوان با نگاهی منظم به دادهها و بازبینی حوادث آنها را پیدا کرد نتایج بدست آمده، نشان داد که عوامل انگیزشی، احساسی، اجتماعی و سیاسی میتواند از شرایط علی موثر رعایت اصول اخلاقی در رسانههای اجتماعی بر رفتارمصرفکننده باشد.
راهبردهایی که رسانههای اجتماعی باید برای ارتقای فروش و سودآوری خود، مد نظر قرار دهند، بسیار مهم است که مصاحبه شوندگان این پژوهش به رعایت اخلاق در ارتباط و تبلیغات اینترنتی بیش از سایرین اشاره نمودند.
نتیجهگیری در این پژوهش با به کارگیری استراتژی داده بنیاد، مدل مفهومی نوآورانهای برای بررسی و تبیین رفتار خرید مصرفکننده در رعایت اخلاق در رسانههای اجتماعی (مورد مطالعه: صنعت پوشاک در ایران) ارائه شد.
Examining consumer behavioral attitudes towards luxury brands on social media.
Social media brand community and consumer behavior: Quantifying the relative impact of user-and marketer-generated content.