چکیده:
بیان مسئله:
مفهوم آشنازد ایی معنای هنر را نشان د اد ن چیزها به صورت نو و غیره منتظره د ر نظر می گیرد . چنانکه از بررسی اجمالی آثار برمی آید ، کارهای محمد سیاه قلم د ارای ویژگی ها و خصوصیاتی است که د ر مقایسه با جریان کلی نگارگری، که همواره برپایه معیارهای مشخصی شکل گرفته، نوعی آشنازد ایی را به نمایش می گذارد . د ر این راستا پژوهش حاضر با این سوال اساسی روبه روست که محمد سیاه قلم با استفاد ه از چه شگردهایی فارغ از معیارهای نگارگری دست به آشنازد ایی زده است؟
هدف پژوهش:
بررسی شگرد های آشنازد ایی به کارگرفته شده توسط محمد سیاه قلم است. بررسی آثار هنری با رویکرد های نظری هنر همچون مفهوم آشنازدایی از آن روی حایز اهمیت است که از سازوکار به کارگرفته شده آثار هنری پرده برمی دارد و مشخص می کند هنرمند با چه شگرد هایی به طولانی شدن ادراک حسی به عنوان یک غایت زیباشناسانه دست زده است.
روش پژوهش:
توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده اند . همچنین تلاش شد ه با توجه به نمونه های موجود ، مصادیق تصویری مناسب نیز جهت فهم بهتر مطالب ارایه شود .
نتیجه گیری
یافته های پژوهش حاکی از آن است که محمد سیاه قلم د ر موارد ی همچون انتخاب موضوع، ایجاد ترکیبات جد ید ، به کارگیری تشخیص و همچنین استفاد ه از شگرد هایی مانند اغراق، تکرار و چگونگی به کارگیری شیوه های اجرا از قواعد نگارگری فراتر رفته است. این گونه به نظر می رسد که چگونگی به کارگیری شگرد های یاد شد ه امکان بررسی مفهوم آشنازدایی را دارد و سطح ساختاری و غیرساختاری د ر آثار او فراهم می کند .
خلاصه ماشینی:
برای مثال ممکن است برخی از این شگردها بارها توسط هنرمندان مختلف استفاده شده باشند، اما توجه به معیارها و قواعد نگارگری ایران که معمولاً با انسجام پیش رفته است، استفادۀ «محمد سیاه قلم» از برخی شگردها را جالب توجه می+کند.
هدف این پژوهش بررسی شگردهایی در آثار «محمد سیاه+ قلم» است که در قیاس با نگارگری ایران نوعی آشنازدایی را به نمایش می+گذارد.
از جمله پژوهش+های یعقوب آژند که می+تواند در این زمینه راهگشا باشد مقاله+ای با عنوان «محمد سیاه قلم و غیاث+الدین محمد نقاش» است که آژند (1385) احتمال می+دهد «محمد سیاه قلم» همان «غیاث+الدین نقاش» است که از طرف دربار «شاهرخ» مأمور می+شود تا به چین سفر کند.
همچنین او در مقالۀ «اسلوب سیاه قلم در نگارگری ایران» به طور کلی این اسلوب را در نقاشی ایران بررسی کرده و استفاده از آن را در آثار مورد توجه قرار می+دهد (1386ب).
در پژوهش+هایی که در این زمینه انجام شده است، اکثر موارد به معرفی هنرمند و آثارش پرداخته+اند اما نگارندگان به موردی که کاملاً مشابه موضوع مورد نظر باشد و چنین رویکردی را برای خوانش آثار «محمد سیاه قلم» به+کار گیرد برخورد نکرده+اند.
به+عنوان مثال در نگارگری ایران نشان+دادن دندان+ها کمتر ممکن است به+چشم بخورد، در حالی که در آثار «محمد سیاه قلم» این مورد دیده می+شود، که شاید از نقاشی چینی وام گرفته+ شده باشد (O.
تمامی این تمهیدات نشان+دهندۀ اغراق در آثار «محمد سیاه قلم» است و این اغراق از آنجا موجب آشنازدایی می+شود که در مقایسه با پیکره+های نگارگری بسیار متفاوت می+نمایند (تصویر 6).