چکیده:
استعاره بخش جداییناپذیری از فرآیند تفکر در انسان است. خشم نیز یکی از هیجانهای قدرتمند در وجود آدمی است که پیامدهای مثبت و منفی زیادی به همراه دارد. تبیین خشم موضوعی است که نظر بسیاری از علمای اخلاق، اندیشمندان و روانشناسان را به خود معطوف داشته است و هرکدام دیدگاههایی در این زمینه دارند. مولوی شاعر اندیشمند و خوش ذوق و بیان در اشعار خود ابعاد گوناگونی از خشم را برای مخاطبان خود بیان میدارد. این مقاله با هدف بررسی خشم در مثنوی مولوی با تکیه بر نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف پاسخگوی این سؤالات است: چه تصاویری حول محور خشم شکل گرفته است؟ استعارههای مفهومی خشم در مثنوی مولوی کدامند؟ دلایل خشم و راهکارهای آن در مثنوی مولوی چگونه تبیین شده است؟ نتایج خشم و نشانههای بروز آن کدامند؟ روش تحقیق، تحلیل محتوایی است که تمام مثنوی مولوی با موضوع خشم مورد بررسی قرار گرفته است. بحث اصلی چهار محور دارد که در آن استعارههای مفهومی در ارتباط با فیزیولوژی خشم، تصویر خشم، دلایل خشم و راههای درمان آن و نتایج خشم در مثنوی مولوی مورد تحلیل قرار گرفته است.
Metaphor is an integral part of the thought process in humans, and anger is also one of the most powerful emotions in humans that has many positive and negative consequences. Molavi, a thoughtful poet with good taste and expression, explains the various dimensions of anger to the audience in the spiritual Masnavi. This article answers these questions to investigate anger in Rumi's Masnavi based on Lakoff's conceptual metaphor theory: What images are formed around the axis of anger? What are the conceptual metaphors of anger in Rumi's Masnavi? How are the reasons for anger and its solutions explained in Rumi's Masnavi? What are the consequences of anger and its symptoms? The research method is content analysis through which the whole of Rumi's Masnavi has been examined with the subject of anger. The main discussion has four axes in which conceptual metaphors are analyzed in relation to the physiology of anger, the image of anger, the causes of anger, its treatment methods, and the results of anger in Rumi's Masnavi.
خلاصه ماشینی:
بحث اصلي چهار محور دارد که در آن استعاره هاي مفهومي در ارتباط با فيزيولوژي خشم ، تصوير خشم ، دلايل خشم و راه هاي درمان آن و نتايج خشم در مثنوي مولوي مورد تحليل قرار گرفته است .
در آن به چشـم مي خورد و پژوهش هاي بسـياري در ارتباط با اين گزاره هاي مختلف انجام شده است از جمله : شطح در مثنوي (علي اصغري ، ١٣٨٨)، رشک و حسد در مثنوي مولوي (محبي ، ١٣٩٠)، اشــــارات اجتمــاعي در مثنوي مولوي (فلاح تفتي ، ١٣٨١)، بررسي و تحليل محتواي مثنوي مولوي براساس مقوله هاي مطرح در روان شناسي اجتماعي و دلالت هاي تربيتي آن (سلماني ، ١٣٩١)، تحليل شناختي استعارة مفهومي جمال در مثنوي و ديوان شمس (علامي ، ١٣٩٥)، بررسي استعارة مفهومي نور در ديوان شمس (بهنام ، ١٣٨٩)، استعارة مفهومي باغ در ديوان شمس (اسکويي ، ١٣٩٦)، مفهوم سازي عشق در غزليات شمس (ولي زاده پاشا، ١٣٩٧) و...
تحليل خشم در مثنوي براساس نظريۀ استعارة مفهومي اين نکته را روشن مي کند که آگاهي و مهارت مولوي در اين زمينه قابل تأمل است و بسياري از تصاوير شعري او در ارتباط با خشم و آموزه هاي تعليمي در اين باره با مفاهيم بنيادين اســتعاري خشــم تناســب دارد.
يکي از اين رفتارها گرفتن گريبان ديگران و درگيري فيزيکي است : او ز خشم آمـد گـريـبـانـش گـرفت چـــنـــد مـــشـــتي زد به رويش ناشکفت (مولوي ، ٣/ ٢٣١٤) با توجه به فيزيولوژي و نشــانه هايي که در عالم واقع نشــان دهندة خشــم افراد اســت ، استعاره هاي مفهومي هم شکل مي گيرد.
Translated by Seyed Mohammad Baqer Hojjati, Tehran: Islamic Culture Publishing Office.