چکیده:
یکی از مباحثی که در فقه و همچنین در جوامع بشری من جمله جوامع اسلامی مورد اهمیت واقع شده و به آن پرداخته اند و
بسیار هم مبتلا به است بحث جراحت یا جنایت است. کلمه جنایات جمع جنایت است از مصدر فعل جّنی یجنی به معنای
گناه کرد و بر نفس خود جنایت کرد میباشد یعنی گناهی مرتکب شد که به خاطر آن مورد بازخواست قرار میگیرد (چه
دنیوی و چه آخروی) همچنین جنایت به تجاوز بر بدن به گونهای که موجب قصاص یا دیه شود که اگر منجر به فوت شد
قصاص و اگر منجر به زخم و جراحت شود موجب دیه است. از نظر شرعی جنایت بر بدن حرام و از آن منع به عمل آمده است.
پس جنایت بر بدن و مورد اذیت و آزار قرار دادن جایز نیست و حرام است و جمهور علماء مسلمانان کشتن یک انسان را به
ناحق حرام دانسته و هیچ کس هم با آن مخالفت نکرده است.
خلاصه ماشینی:
اما معنای جنایت در اصطلاح شرع به تجاوز بر بدن به صورتی که موجب قصاص یا دیه گردد و تمام علمای اسلام اجماع دارند که قتل به ناحق حرام است و هیچ کدام در این زمینه هیچگونه اختلافی ندارند و آن را بعد از شرک به خدا جزء بزرگترین گناهان کبیره به حساب آورده اند و انجام دهنده آن را که معتقد به حرام بودنش نباشد و آن را حلال بداند بدون اختلاف کافر دانسته و معتقدند که جادوانه در آتش جهنم است اما اگر کسی از عمد کسی دیگر را بکشد ولی آن قتل را حلال نداند حکم به فسق او داده می شود ولی او را به کفر محکوم نمی کنیم بلکه کار او را به خداوند واگذار کرده تا اگر خواست او را عذاب دهد و اگر خواست او را ببخشد.
قرطبی می گویند: از جمله کسانی که قتل شبه عمد را اثبات کرده و پذیرفته اند: شعبی، ثوری، اهل عراق و امام شافعی می باشند این قول از عمر و علی (رض) هم برای ما روایت شدخ و قولی صحیح می باشد، زیرا جانها مستحق ترین چیز به رعایت احتیاط در مورد آن هستند چه اصل بر صیانت و حفظ آنهاست چون این قتل متردد بین عمد و خطاست حکم به شبه عمد بودن آن داده شده است چه زدن مقتول مورد قصد قاتل است اما قتل مقصود وی نبوده است پس قصاص ساقط شده و دیه تشدید می گردد (ابو عبدالله از عبدالله بن عمرو روایت کرده که پیامبر فرمودند: دیه قتل خطای شبه عمد که با شلاق و چوب انجام می گیرد صد نفر شتر است که باید چهل شتر از آنها حامله باشد).