چکیده:
شهر، امروزه بهعنوان یکی از دستاوردهای بزرگ فرهنگ و تمدن» و یکی از گستردهترین پدیدههای عصر حاضر مطرح است.
برحسب این گستردگی، هرکس به فراخور دید و دانش خود به آن مینگرد. نگریستن از وجه عدالت اجتماعی به شهرء شاید
یکی از نگرشهای نادر و بنیادین محسوب شود (حسامیان و همکاران» xiii: ۱۳۷۹). دیوید هاروی بهعنوان برجستهترین
جغرافیدان نیمه دوم قرن بیستم، جغرافیدانی سنت شکن, سازشناپذیر با جریانهای استعماری_ابرقدرتی, مخالف سرمایهداری
مهارنشده و بالاخره به سنت رادیکالی خود وفادار مانده است (شکوئی، ۱۳۷۸: ۱۴۵). عدالت اجتماعی و شهر (۱۹۷۳)، اولین
کتاب دیوید هاروی در زمینه بنیانهای نظری شهرشناسی, باب تازهای را در مطالعات جغرافیایی گشود. وی معتقد بود
تحقیقات جغرافیایی همواره باید با مفهوم عدالت اجتماعی همراه گردد. پتر هال " از مشهورترین محققین در زمینه برنامهریزی
و جغرافیای شهری میگوید: بدون شک در سالهای اخیرء کتاب عدالت اجتماعی و شهر، نقش شایستهای در اندیشههای
جغرافیایی جغرافیدانان جهان ایفا کرده است (شکوئی, ۱۳۷۸: ۱۴۴). در مطالعه حاضر به بررسی سه فصل اول کتاب که نگاهی
فلسفی و موشکافانه بر شناسایی مشکلات و مسائل شهری, تولید و توزیع درآمد در سطح شهر و نحوهی برخورد گروههای
مختلف جامعه و متخصصین آمور شهری در ارتباط با آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
در مطالعه حاضر به بررسی سه فصل اول کتاب که نگاهی فلسفی و موشکافانه بر شناسایی مشکلات و مسائل شهری، تولید و توزیع درآمد در سطح شهر و نحوهی برخورد گروههای مختلف جامعه و متخصصین امور شهری در ارتباط با آن میپردازد.
طراحان، معماران، برنامهریزان شهری، پژوهشگران علوم اجتماعی و جغرافیدانان هر کدام به تنهایی در حوزه تخصصی خود به کاوش و جستجو مشغول بودهاند و در این میان شهر آزمایشگاهی برای اهدافشان بوده است.
چرا که به اعتقاد وی تعاریف میتوانند نتایج را از پیش تعیین کنند و نتیجهاش این است که فضا بسته به اینکه در چه شرایطی باشد، میتواند یکی از آنها، یا در آن واحد همهی آنها باشد.
در اختلاط، هاروی از اشتباه گرفتن متغیرهای موثر در فضا با اجتماع صحبت میکند و توضیح میدهد که در بررسی فرایندی مثل اشاعه 2 چگونه متغیرهایی که میتوانند در نتایج ارائه شده موثر واقع شوند، میان پژوهشگران علوم اجتماعی و جغرافیدانان که هر کدام به ترتیب از متغیرهای شخصیتی و فضایی استفاده میکنند، تمایز وجود دارد.
meta language diffusion در بخش دیگر کتاب، هاروی از سازوکارهای پنهان بهعنوان عاملینی که در امر بازتوزیع درآمد در سیستم شهری دخالت دارند، نام میبرد و ناتوانی انسان را در تحلیل جامع یک سیستم شهری، منجر به نادیده گرفتن این سازوکارها میداند.
در این مقوله هاروی میخواهد نشان دهد که چگونه تغییر ارزش حقوق مالکانه و در دسترس بودن منابع و قیمت آنها با فرایند فضایی رشد شهری ارتباط دارد.