چکیده:
در میان تاریخنامههای متعددی که در دورۀ ایلخانی تاریخ پیشدادیان را روایت کردهاند، جامعالتواریخ رشیدالدین ویژگیهای منحصر به فردی دارد که در آثار پیشینیان دیده نمیشود. یک قرن پس از رشیدالدین، حافظ ابرو به تقلید از او مجمعالتواریخ را با حجمی بسیار بزرگتر تدوین کرد. این مقاله بر اساس مطالعۀ کتابخانهای و بهشیوۀ تفسیری-تاریخی و نسخهشناختی به تطبیق این دو اثر با تمرکز بر بخش پیشدادیان میپردازد. این نوشتار بهدنبال شناسایی منابع رشیدالدین و حافظ ابرو و نیز تحلیل و تطبیق ساختار این بخش از کتاب آنها با یکدیگر و نیز تاریخنامههای متقدم است. برای شناسایی منابع مورد استفادۀ آنان، علاوه بر شاهنامه، آثار دوازده مورخ از سدۀ چهارم تا هشتم هجری قمری مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد که اگرچه رشیدالدین از الگوی طبری پیروی کرده که تاریخ شاهان را در خلال قصص پیغمبران روایت میکند، اما او نخستین مورخی است که کتابش را بر اساس چهار طبقۀ شاهان ایران به چهار «طبقه» فصلبندی کرده است. حافظ ابرو الگوی دیگری را برگزیده که تواریخ پادشاهان و پیغمبران بهصورت تفکیکشده نقل میکند ولی آن را با ساختار ابداعشده توسط رشیدالدین درآمیخته و کتابش ساختاری نظاممندتر یافته است. در مقایسه با آثار متقدمان، ساختار جامعالتواریخ و مجمعالتواریخ بهگونهای است که اهمیت پادشاهان را بیشتر از پیامبران جلوه میدهد.
Among the numerous chronicles that have narrated the history of the Pishdadian during the Ilkhanid period, Rashid al-Din’s Jami‘ al-tawarikh has unique features that are not found in the works of his predecessors. A century after Rashid al-Din, Hafiz-i Abru, imitating him, compiled the Majma‘ al-tawarikh in a much larger volume. This paper seeks to identify the sources of Rashid al-Din and Hafiz-i Abru, as well as to analyze and compare the structure of this part of their book with each other, as well as earlier chronicles. In order to identify the sources used by them, in addition to the Shahnameh, the works of twelve historians from the tenth to the fourteenth century were examined. Although Rashid al-Din follows the model offered by Tabari, who narrates the history of kings during the stories of the prophets, he is the first historian to divide his book into four chapters based on the four classes of Persian kings. Hafiz-i Abru has chosen another model, in which the histories of kings and prophets were narrated separately, but he combined it with the structure invented by Rashid al-Din, and thus his book has a more systematic structure. Compared to the earlier works, the structures of the Jami‘ al-tawarikh and the Majma‘ al-tawarikh are so that they emphasize the importance of kings over prophets.
خلاصه ماشینی:
بخش تاریخ پیش از اسلامِ این دو کتاب تقریباً مغفول مانده و تنها بـه دو تحقیق انجام شده در این زمینه می توان اشاره کرد: کتابی که نگارنده دربارة داستان های پیـامبران در مجمع التواریخ نوشته (a٢٠١٨ ,Ghiasian) و مقاله ای که چارلز ملویل با عنوان «رشیدالدین و شاهنامه » منتشر کرده است (٢٠١٦ ,Melville).
(روشن ، ١٣٩٢: بیست و یک ) امـا در ایـن مقالـه بحث می شود که اولاً آنچه که او تحت عنوان تاریخ پیش از اسلامِ جامع التواریخ منتـشر کـرده ، مجمع التواریخ حافظ ابرو است و ثانیاً هر کدام از بخش های این متن بر اساس منـابع متفـاوتی نوشته شده و برخی از قسمت های آن هیچ قرابتی با اثر طبری ندارد، کما اینکه حتی اثر بلعمـی ١.
او دیباچة معروف حافظ ابرو برای مجمع التواریخ را نیز در آغاز کتـاب آورده کـه شـامل تعریـف علـم تـاریخ و حقیقت و فواید آن است ؛ اما بخش هایی از آن را همچون «محامد پادشاه اسلام ، شاهرخ بهادر» 2 و «سبب تألیف کتاب » حذف کرده است (رشیدالدین ، ١٣٩٢: ٢٨-١) .
[In Persian] Banākatī, Faḵr Al-Din Abū Solaymān Dāvūd Ibn Abī Al-Fażl (1348 Š), Tārīḵ-E Banākatī: Ravża-Ye Olī Al-Albāb Fī Maʿrafat Al-Tavārīḵ Va Al-Ansāb, Edited By Jaʿfar Šoʿār, Tehrān: Anjoman-E Āṯār-E Mellī.
[In Persian] Eṣfahānī, Ḥamze Ibn Ḥassan (1346 Š), Tārīḵ-E Payāmbarān Va Šāhān (Sennī Molūk Al-Arż Va Al-Anbīyāʾ), Translated By Jaʿfar Šoʿār, Tehrān: Bonyād-E Farhang-E Irān.
[In Persian[ Rašīd al-Dīn Fażlollāh (1392 Š), Jāmeʿ al-Tavārīḵ (Tārīḵ-e Irān va Islam), 3 vols, edited by Moḥammad Raušan, Tehrān: Mīrāṯ-e Maktūb.