چکیده:
«غلو» به عنوان جریانی انحرافی در دین و دینداری و نیز اهل غلو از دیرباز از پدیدهها و معضلات فرهنگ اسلامی نزد مسلمانان شناخته میشوند. «غلو» در لغت به معنای تجاوز و زیادهروی از حد و اندازه است؛ «غالیان»: کسانیاند که به امیرمومنان - و امامان دیگر از نسل آن حضرت- نسبت خدایی دادند. جهل و محبّت زیاد از سوی شیعیان سادهدل و رسیدن به جاه و مال از سوی رهبران «غلات»، از مهمترین انگیزههای غلوکنندگان است. با استناد به آیات و روایات و موضعگیری اهلبیت و همچنین مخالفت متکلمان و علماء امامیه با «غالیان»، بطلان این عقیده اثبات میشود. زیارت جامعه کبیره، مملو از ذکر فضایل ائمه اطهار است، لکن هیچگونه تعبیر غلوآمیزی در آن نشده است. در انتها به نقد نظریه علمای ابرار که منزلت ائمه را در حد دانشمندان پرهیزکار پایین میآورند و مدعیاند، شیعه صفات فوق بشری را به ائمه نسبت میدهد میپردازیم.
Exaggeration is a deviation in religion and religiousness and the exaggerators has always been known as a dilemma in the Islamic culture. Exaggeration means going beyond the due measures, and the exaggerators are those who believe Imam Ali and the other Imams are gods. The ignorance and inordinate love by some naive Shi'as and desire of some leaders of the exaggerators to reaching wealth and power are among the motives of the exaggerators. By reference to the verses and the Hadiths and the positions taken by Ahl Al – Bait and also opposition of the Shi'a theologians and scholars to the exaggerators, the falseness of the belief can be proved. The great comprehensive Ziarat is full of the excellences of the Imams but no exaggeration is included in it. At the end, the idea of those who have reduced the position of the Imams to the pious Ulama and claimed that Shi'as attribute ultra-human characteristics to their Imams is critiqued.
خلاصه ماشینی:
(مجلسـی ، همـان ، ج ٢٥: ٢٦٤) از مهم تریــن اقدامــات امامــان در مبــارزه بــا جریــان غالی گــری ، معرفــی شــخصیت غالیـان و منـع شـیعیان از مجالسـت بـا آن هـا بـوده اسـت ؛ بـرای نمونه حضـرت رضا س ضمـن برشـمردن غـلات در ردیـف کافـران ، چنیـن می فرمایـد: هـر کـس بـا آن هـا مجالسـت کنـد و یـا بـا آن هـا بخـورد و بیاشـامد و دوسـتی خالصانـه برقـرار کنـد، یـا بـا آن هـا ازدواج کـرده و از میـان ایشـان بـرای خـود همسـری برگزینـد و یـا بـه آن هـا ایمنـی بخشـد و یـا بـر امانتی امینشـان بشـمارد و نیـز سـخنان آن هـا را درسـت بدانـد و یـا بـه نیـم گفتـاری آن هـا را کمـک و یـاری کنـد، بایـد بدانـد کـه از ولایـت خداونـد و رسـول خـدا و نیـز از ولایـت مـا اهـل بیـت ، بیـرون رفتـه اسـت .
(مجلسـی ، همـان ، ج ٢٥: ٣٤٦) این هــا نمونه هایــی از تصریحــات عالمــان بــزرگ شــیعه ، در رد غلــو و مشــرک بـودن غالیـان ، بـه یکـی از معانـی یـاد شـده آن اسـت و ایـن مطلـب در کتاب هـای کلام و فقـه شـیعه بارهـا بـا تأکیـد فـراوان آمـده اسـت .
از ایـن رو، ظاهـراً مؤلـف نسـبت بـه ترجمـه و پخـش آن در جامعـه ایرانـی خـود چنیـن بیـان می کننـد: کـه اندیشـه غالـب در میـان علمـای شـیعه در قـرون اولیه معتقـد بـوده انـد، ائمـه ع منصـوب خـدا نیسـتند و علـم لدنـی و عصمـت ندارنـد و اعتقـاد بـه وجـود چنیـن صفاتـی - نصـب الهـی ، علـم لدنـی و عصمـت - بـرای اهل بیـت نـزد علمـای قـرون سـوم تـا پنجـم غلـو شـمرده می شـد و در قـرون بعـد پیـدا شـده اسـت .