چکیده:
بحث حق حاکمیت و مشروعیت حکومت از مهمترین مباحث در اندیشه سیاسی اسلام میباشد. لذا مبنای مشروعیت و حق حاکمیت از موضوعاتی است که پژوهش حاضر آن را مورد بررسی قرار داده است. در بین اندیشمندان مسلمانان این اتفاق نظر وجود دارد که منشأحاکمیت در اسلام برخاسته از اراده الهی است و این حق در زمان پیامبراسلامj به آن حضرت واگذار شده بود و بعد از ایشان نظرات مختلفی تحت دو عنوان مکتب امامت و خلافت؛ در اسلام به وجود آمد. متفکران مکتب خلافت به دلیل اعتقاد به عدم نصب جانشین از سوی پیامبر اکرمj مردم را محور مشروعیت میدانند که امامت با اراده مردم از طریق نصب، انتخاب حل و عقد، بیعت و اجماع امت، استخلاف، شورا، غلبه و زور منعقد میگردد. اما مکتب امامت که معتقداست؛ پیامبراسلامj بعد ازخود جانشین تعیین کرده است، مشروعیت نظام سیاسی در اسلام را در زمان حضور متعلق به اجازه جانشینان آن حضرت میدانند. اما در زمان غیت که امام معصومm در جامعه حضور فزیکی ندارد؛ فقیهان عادل که عالم به احکام اسلام میباشند به عنوان نایب عام از طرف امام منصوب اند. پس فقهاء از نظر مکتب امامت، در زمان غیبت، ولایت دارند و نظام سیاسی از مشروعیت برخور دار است که فقیه جامع الشرایط به طور مستقیم یا غیر مستقیم نظارت داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
(حسن عباس ، همان : ۲۴۳) مشروعيت در اصطلاح سياسي مرادف قانوني بودن است و منظور اين است کسي که حق حاکميت و در دست گرفتن قدرت و حکومت را داشته باشد، مردم وظيفه دارند از او اطاعت کنند.
شيخ مفيد نخستين فقيه عصرغيبت به شمار ميآيد که در باره ولايت مطلقه فقيهان در کتاب «المقنعة » مي فرمايد: «فأما إقامة الحدود فهو إلي سلطان الإسلام المنصوب من قبل ّ الله تعالي ، و هم أئمة الهدي من آل محمد و من نصبوه لذلک من الأمراء و الحکام ، و قد فوضوا النظر فيه إلي فقهاء شيعتهم مع الإمکان ؛ اجراي حدود الهي ، از وظايف سلطان و حاکم اسلامي است که از سوي خداوند به اين سمت نصب مي شود.
اين بيان ايشان کاملا صراحت دارد که فقهاء ولايت مطلقه دارند و کليه ي وظايف و مناصب امام معصوم و از جمله تشکيل حکومت براي فقيهان جامع الشرايط در زمان غيبت ثابت است .
ابن عابدين از فقيهان حنفي، مانند بقيه متفکران اهل سنت ، بعد از اينکه امامت را به صغري و کبري تقسيم ميکند، نصب امامت عظمي را از اهم واجبات دانسته و ميگويد: امامت کبري عبارت است از حق تصرف عام در امور مردم و از آن در علم کلام بحث ميشود؛ ولي نصب امامت عظمي «رهبري جامعه » از اهم واجبات ميباشد و لذا صحابه بعد از رحلت رسول خدا و قبل از دفن آن حضرت امامت عظمي را (که همان خليفه باشد) تعيين کردند.