چکیده:
چکیده:در تبیین مولفه های رفتاری اقتصادی به واکاوی اعمال و کنشهای هوشیارانه ی امویان جهت دستیابی به اهدافی انتخاب شده پرداخته می شود. در رفتارشناسی اقتصادی انسان اقتصادی و ویژگیهای رفتاری او مورد توجه قرار داده می شود. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین مولفه های رفتارهای اقتصادی امویان در خراسان و ماوراءالنهر است که از مناطق مهم خلافت اسلامی بود. یافته های پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد هدف امویان کسب حداکثری منافع مالی و تصرف سریع منابع اقتصادی مناطق یاد شده بود. کنش های اقتصادی آنان رفتارهایی از طیف خشونت طلبی تا اصلاح گرایی را در بر می گرفت که شامل قوم گرایی، منفعت طلبی، خشونت گرایی و رفتارهای اصلاحی ـ حمایتی جهت کاستن از نارضایتی و شورش-های عمومی میشد. رفتارهای اقتصادی امویان حاصل عدول از ارزشهای اسلامی، تغییر احکام مالی و بهکارگیری شیوههای عرفی، سنتی و قبیلهای بود.
AbstractIn explaining the components of economic behavior, the actions and conscious actions of the umayyads to achieve the selected goals are analyzed. In economic behaviorism, economic man and his behavioral characteristics are considered. The purpose of this study is to investigate and explain the components of Umayyad economic behavior in khorasan and Transoxiana, which was one of the important areas of the Islamic Caliphate. The findings of the present study, which are descriptive_ analytical, show that Umayyads aimed to maximize financial benefits and quickly seize the economice resources of the region. Their economic activities ranged from violence to reformism. Along with aggression and looting, collective action, exploitation of available financial resources were some of the main components of the Umayyad economic behavior in khorasan and transoxiana. Corrective actions are seen to reduce public discontent and riots. The Umayyad economic behavior was the result of deviating from Islamic values, changing financial rules, and applying customary, traditional, and tribal practices.
خلاصه ماشینی:
(طبري، ١٣٧٥: ٧/ص ٢٨٧١) حضورچنين افرادي درسپاه وي ازهمان آغاز بيانگر اعمال و رفتارهاي توأم با خشونت و غارتگري بود، نه گسترش تعاليم اسلام ؛ هيچگونه 224 مواخذه اي در اين خصوص از نوع کردار واليان با بوميان منطقه جهت وصول اموال صورت نميگرفت بلکه بازخواستها از کم کاري يا تعلل دردريافت و ارسال اموال و غنايم صورت ميگرفت مثلا با وجود رفتارهايغارتگرانه ي سعيدبن عثمان در فتح بخارا و گروگانگيري از مردم سمرقند و عدم پايبندي ايشان به تعهدخويش مبني بر بازگرداندن گروگانها؛ (ابن طاهرمقدسي، بيتا ٦/ص ٤؛ بلاذري، ١٩٨٨م : ص ٣٩٨) به علت همسوبودن اهداف اقتصادي معاويه با سعيدبن عثمان وديگر واليان ، هيچگونه بازخواستي از جانب خليفه درخصوص اعمال سرکوبگرايانه و چپاولگري آنها صورت نميگرفت .
(ابن اثير، ١٣٧١: ١٣/ص ٢٩٦) حکومت بنياميه چون از آغاز با سلوک اشرافيگري و کاخ نشيني شکل گرفت ، جهت گيري بيشتر رفتارهاي آنان به گونه اي بود که دستاورد اقتصادي داشته باشد، از اين رو در فتوحات خراسان و ماوراءالنهر نوع رفتار لشکريان اموي بستگي به نوع رفتار بوميان منطقه در برابر زياده خواهيهاي مالي فاتحان عرب داشت و اگر درپرداخت پيشکش ها و ساير اموال ، مردم از خود مقاومتي به خرج نميدادند در امان بودند در غير اينصورت آنها را از دم تيغ ميگذراندند و اموالشان غارت ميکردند و کاشانه ي آنان نيز به آتش کشيده ميشد.