چکیده:
بیان مسئله: تحولات حوزة فناوری اطلاعات تغییراتی بنیادین در بستر طراحی جمعی ایجاد کرده است. جمیع این تغییرات پارادایم جدیدی را تحت تحول رهیافت شبکه شکل داده که در پی آن درک فردی و عمومی از عمل طراحی جمعی متحول شده است. در چنین شرایطی، طراحیای با برهمکنش دستکم دو شبکة همزمان شکل گرفته که در آن مطالعة کیفیت مذاکرات کنشگران و نحوة کنش امری ضروری است.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین تاثیر همکنش شبکهها بر روند طراحی جمعی با تعریف (1) کنشگران، (2) مذاکرات شبکة همطراحان و (3) ردیابی مسیر کنشگری است، و در این مسیر در جستوجوی پاسخ به مسئلة «چگونگی تاثیر رهیافت شبکه بر کنش طراحان در روند طراحی معماری» است.
روش پژوهش: این پژوهش، با روششناسی کیفی مبتنی بر نظریة کنشگر-شبکه، به مطالعة کنشگران طراحی جمعی میپردازد. از این رو، ابتدا با مطالعة متون، مقولههای تاثیرگذار بر مذاکرات شبکه تبیین و سپس، با قیاس میان دو سناریو اجرایی، روند کنشگری در طراحی جمعی مشخص شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر از منظر نتایج، کاربردی است و با اتخاذ راهبرد استدلال منطقی در قبال دادههای کیفی درصدد پاسخ به پرسش خود است.
نتیجهگیری: نظریة کنشگر-شبکه، با تغییر نقش طراح، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی و غیرانسانی ایجاد میکند. در این مسیر، شبکة همطراحان با محوریت چهار مقولة دیگرپذیری، نقدپذیری، باور مشترک و اشتراکگذاری قابل تبیین است. علاوه بر آن، تحلیل دو سناریو اجرایی نشان میدهد که با پذیرش کنشگر جدید روند طراحی در مسیری چرخشی میان پیوندهای شبکه تکامل مییابد و تیمها آزادی عمل بیشتری دارند. ویژگی پویایی لحظهای در روند طراحی مشهود است و با پیوستن گره جدید شبکهای جدید شکل میگیرد و روند طراحی همانند چرخهای درونی با پیوندهای درهمآمیخته ایجاد میشود. در نهایت، رهیافت شبکه با ایجاد تغییرات نهتنها در سطح تکنیکی منشا اثر است بلکه، بهمثابة پارادایمی جدید، الگوی طراحی را متحول میکند و بهرهمندی از آن سبب تسهیل خوانش پیچیدگیهای روند طراحی میشود.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، پژوهش حاضر در تلاش برای پاسخ به این پرسش است که «رهیافت شبکه، چگونه میتواند بر کنش طراحان در روند طراحی معماری تاثیر گذارد؟» بهواسطهی گسترش فناوری اطلاعات و تغییر الگوی طراحی، پیچیدگی فزآیندهای در روند طراحی ایجاد شده که درک نقش طراح در چنین دستگاهی، مستلزم پژوهشهای بیشتر است (Buchanan, 2019, 86).
برای نمونه، کنشگر، انسان یا غیرانسانی است که کار یا کنشی دارد (Latour, 2013, 247)؛ بازیگر، با ایجاد رابطه میان کنشگران بوجود میآید (شریف زاده، 1397، 81)؛ شبکه، گروهی از روابط نامعلوم میان کنشگران که به صورت طبیعی وجود ندارد (Erlhoff and Marshall, 2008, 63-65)؛ مذاکره، در هر کنشی جریان دارد و کیفیت آن، منجر به قدرت یا ضعف کنشگران شبکه میشود و روشی برای «ایجاد تغییر» است (شریفزاده، 1397، 56)؛ ترجمه، مفهومی مهم است که کنشگران را به هم متصل مینماید (Latour, 1987, 117) و روش مذاکره برای ایجاد پیوندهاست و جعبه سیاه، از پیوندهای موفق پیشین ایجاد میشود و با تبدیل پیوندها به جعبه سیاه، دیگر بحثی بر آن باقی نمیماند (شریفزاده، 1397، 123) / تصویر 1، دیاگرام چارچوب نظری (ماخذ: نگارندگان) بدین ترتیب، با پذیرش دیگری در طراحی، نقش طراح از عامل اصلی به «کنشگرِ شبکه همطراحان» تغییر میکند و روند طراحی از بر همکنش شبکههای ایجاد شده بر مبنای کیفیت مذاکرات کنشگران، روابط قدرت در جامعه شبکهای و مواجهه با مساله در شبکه پیچیده تبیین میشود (تصویر 1).