چکیده:
این پژوهش با نگرشی تطبیقی، اثرپذیری هفت چشمه ویلیام جونز را از هفت گنبد نظامی مورد بررسی قرار داده است. هفت پیکر، یکی از آثار غنایی نظامیاست که تحّول روحی بهرام گور را به صورت نمادین روایت کرده که هفت شهدخت از هفت کشور را که نماد فرهنگ سرزمین خود بودند در هفت کاخ سکونت داده هر شب با شنیدن قصّهای از آنها به بادهگساری میپرداخت. شبنشینیهای شاه از شنبه با شاهدخت گنبد سیاه آغاز گردید و آدینه در گنبد سپید که مربوط به «درستی» شاهدخت ایرانی بود پایان پذیرفت. درستی با داستانی که محور آن پیروی از فرهنگ ایرانی و خردورزی بود شاه رااز نظر روحی متحوّل کرد و به جاودانگی رساند. ویلیام جونز ضمن علاقه و آشنایی با فرهنگ و ادب فارسی، منظومه ی هفت چشمه را برمبنای داستانهای هفت پیکر نظامی پدید آورد. وی که از نفوذ و تاثیر عدد هفت در شوون مختلف اقوام و کاربرد آن در افسانههای شرقی آگاه بود به تقلید از نظامی بنیاد هفت چشمه را بر عدد هفت نهاد که از دیدگاه شکل شناسی با هفت پیکر مطابقت دارد. این پژوهش به روش تحلیلی و کتابخانهای، همانندیها و تفاوتهای دو منظومه را مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه رسیده که شاه جوان منظومه جونز نیز سرانجام در برخورد با حوری اسطورهای متحول شد و با پالوده شدن جسم و روح به جاودانگی رسید. هفت چشمه از نظر ساختار و محتوا چون جویبارانی از ساحتهای هفت کاخ نظامی جریان یافته و آرامآرام به اقیانوس شعر و ادب فارسی پیوسته است.
Abstract This comparative study examines the ar is one of the ly,rical works of the military that symbolically narrates the spiritual transformation of Bahram Gour, who housed seven martyrs from seven countries who were the symbol of their homelandchr('39')s culture in seven palaces, and heard a story from them every night. The Shah overnight began on Saturday with the Princess of the Black Dome, and Adineh ended in the White Dome, which belonged to the "correctness" of the Iranian Princess. With a story centered on following Iranian culture and rationality, Dorsati transformed the Shah spiritually and brought him to immortality. While acquainting himself with Persian culture and literature, William Jones created the system of the Seven Springs based on the stories of the seven military figures. Aware of the influence of the number seven in various ethnic groups and its application in Eastern mythology, he set the foundation of the Haft Cheshmeh on the number seven, which corresponds to the seven figures in terms of morphology. , Examined the similarities and differences between the two systems and came to the conclusion that the young king of the Jones system finally evolved in dealing with a mythical maiden and reached immortality with the purification of body and soul. Haft Cheshmeh, in terms of structure and content, flows like streams from the areas of seven military palaces and calmly joins the ocean of Persian poetry and literature
خلاصه ماشینی:
استادیار زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد دریافت : ١٣٩٩/٩/٢٧ پذیرش : ١٤٠٠/٤/٢٧ چکیده این پژوهش با نگرشی تطبیقی، اثرپذیری هفت چشمه اثر ویلیام جونز را از هفت گنبد نظامی بررسی کرده است .
هفت پیکر یکی از آثار غنایی نظامی است که در آن ، تحول روحی بهرام گور به صورت نمادین روایت شده است ؛ به این صورت که بهرام گور، هفت شهدخت از هفت کشور را که نماد فرهنگ سرزمین خود بودند، در هفت کاخ سکونت داد و هر شب با شنیدن قصه ای از آن ها، به باده گساری پرداخت .
نظر به اینکه هیچ متنی مستقل نیست و هر متن از متنی پنهان پدید آمده ، نظامی اصـل ایـن داستان را از شاهنامه ی فردوسی گرفته و ناگفته هایی را نیز بر آن افزوده اسـت ، امـا بـا مقایسـۀ کتاب هفت پیکر یا بهرام نامـه ی نظامی و شخصـیت بهـرام در شـاهنامه ی فردوسـی مشـخص میشود که تفاوت هایی در شیوة بیان این دو شاعر وجود دارد که این اختلاف ها بـه دوگـانگی فرهنگی حاصل از شرایط تاریخی دو سرزمین خراسان و آذربایجان در قرن های چهارم ، پـنجم و ششم هجری مربوط است .
این پژوهش به روش تحلیل محتوا، دو منظومۀ هفت چشـمه ی سـر ویلیـام جـونز پژوهشـگر انگلیسی و هفت پیکر نظامی را بررسی کرده و مانند بسیاری از پژوهش های علـوم انسـانی، بـا مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانـه ای، برخـی وجـوه اشـتراک و اخـتلاف ایـن دو اثـر را نمایانده است .