چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بیش اعتمادی مدیران و بازده سرمایهگذاری میباشد. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری حذفی سیستماتیک و با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش به تعداد 138 شرکت طی سالهای 1398-1390 انتخاب شده است. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهشهای کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی میباشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیهها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که بیش اعتمادی مدیران رابطه معنی دار و مثبتی با بازده سرمایه گذاری دارد.
The purpose of this study is to investigate the relationship between managers' overconfidence and return on investment. The research sample was selected using systematic elimination sampling method and applying the conditions of research variables to 138 companies during the years 1390-1391. The research done in terms of the type of purpose is part of applied research and the research method is correlation in terms of nature and content. The research was conducted in the framework of deductive-inductive reasoning and panel analysis was used to analyze the hypotheses. The results showed that managers' overconfidence has a significant and positive relationship with return on investment.
خلاصه ماشینی:
پيشينه تحقيق غفوريان شاگردي و همکاران (١٣٩٨) بررسي تاثير فرصت رشد شرکت بر رابطه بين بيش اعتمادي مدير عامل و بازده غيرعادي در شرکت هاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداختند.
روش پژوهش اين تحقيق از نظر ماهيت و محتوا از نوع توصيفي همبستگي است ؛ که با استفاده از داده هاي ثانويه مستخرج از صورت هاي مالي شرکت هاي پذيرفته شده بورس اوراق و بهادار به تحليل رابطه ي همبستگي ميپردازد.
از اين جدول که شامل شاخص هاي مرکزي و پراکندگي براي متغيرهاي مختلف است ، نتايج زير حاصل ميشود: جدول (١): آمار توصيفي متغيرهاي پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 32 ازآنجاييکه ميزان چولگي توزيع نرمال برابر با صفر است ، چولگي نزديک به صفر، نرمال بودن توزيع داده ها را بيان ميکند.
جدول (٢): آزمون کولموگوروف - اسميرنوف براي بررسي نرمال بودن متغير وابسته تحقيق {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} همان طور که در جدول (٢) مشاهده مي شود، سطح معناداري براي متغير بازده سرمايه گذاري کمتر از ٠٥/،٠ يعني (٠/٠٠٠) ميباشد، بنابراين فرض صفر يعني نرمال بودن اين متغير رد شده و گوياي آن است که توزيع متغير وابسته از نرمال برخوردار نيست بنابراين لازم است متغير وابسته قبل از آزمون فرضيه ها نرمال سازي شود.
اگر اين متغير کمتر از ٥ باشد، يعني همخطي بين متغيرها کم است و رگرسيون به دست آمده معتبر است 35 جدول (٥): مقادير عامل افزايش واريانس براي فرضيه اول پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} با مشاهده مقادير VIF ميبينيم تمام مقادير کوچک تر از بين ١ و ٤ هستند، به همين دليل هم خطي وجود بين متغيرها در مدل وجود ندارد.