چکیده:
با توجه به اهمیت برندسازی کالاهای داخلی در عرصه رقابت بینالملل، پژوهش به دنبال بررسی این موضوع است که آیا میان معرفی برند چای داخلی با فعالیت مناطق مرتبط با تصمیمگیری و قضاوت در مغز (Fp1 و Fp2) ارتباط بیشتری وجود دارد یا طعم آن. به این منظور امواج مغزی دامنه آلفا و بتای 10 آزمودنی در سه وضعیت چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند ناآشنا، چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند موردعلاقه و چشیدن آگاهانه طعم چای برند موردعلاقه موردبررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 در زمان چشیدن چای موردعلاقه با آگاهی از برند و ناآگاهی از آن رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 و Fp2 در زمان چشیدن چای با برند ناآشنا و برند موردعلاقه در زمان آگاهی از برند رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که طعم و برند چای موردعلاقه بر فعالیت مغز تأثیر میگذارند، اما برند بیشتر از طعم محصول موجب افزایش فعالیت مغز در نواحی تصمیمگیری و قضاوت میگردد.
Considering the importance of local products branding in international competition, this research aims to investigate whether activity of the brain regions related to decision making and judgment (Fp1, Fp2 regions) has stronger relationship with introducing the brand of a local tea or with its taste. To this aim, the brain waves of alpha and beta, for 10 people in three conditions of awareness taste of unfamiliar tea brand, unawareness taste of favorite tea brand and awareness taste of the favorite tea brand were examined. According to the results, there is a significant relationship between brain activity in Fp1 region when tasting favorable tea with brand awareness and unawareness. There is also a significant relationship between brain activities in Fp1 and Fp2 regions when tasting unfamiliar tea brand and favorite tea with awareness of brand. The results indicate that both taste and brand of favorite tea affect brain activity, but the brand, more than taste, increases the brain's activity in the regions of decision making and judgment.
خلاصه ماشینی:
بـر اسـاس آمـار ارائـه شـده توسـط سـازمان توسـعه تجارت ايـران در سـال ١٣٩٨، محصـولات کشـاورزي ازجملـه مهـم تـرين گزينـه - هــاي صــادرات غيرنفتــي هســتند کــه بايســتي موردتوجــه اساســي قــرار گيرنــد (نياکــان لاهيجــي و همکــاران ، ١٣٩٨)؛ بنــابراين ، بــا توجــه بــه اهميــت چــاي در کشــور، اهميــت برندســازي در صــنعت چــاي و نيــز قابليــت بازاريــابي عصــبي در بررسي نقـش برنـد، در ايـن پـژوهش سـعي شـده اسـت تـا پاسـخ مغـز مصـرف - کننــدگان در مواجهــه بــا برنــدهاي چــاي در اســتان گــيلان موردبررســي قــرار گيــرد تــا بتــوان بــه شــرکت هــاي توليــد و عرضــه چــاي در اســتان گــيلان در طراحي برند و انتخاب روش هاي تبليغات ياري رساند.
نتايج آزمون دو نمونه مستقل من -ويتني الکترود Fp١ (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتـايج آزمـون دو نمونـه مـرتبط ويلکاکسـون نشـان مـيدهـد کـه بـين ميـانگين تغييــرات فرکــانس هــاي آلفــا در ناحيــه Fp١ مــرتبط بــا توجــه و فعاليــت VMPFC بــر روي الکتــرود کانــال Fp١ در زمــان نوشــيدن چــاي موردعلاقــه بــدون آگــاهي از نــام برنــد و نوشــيدن چــاي موردعلاقــه بــا آگــاهي از نــام برنــد، تفاوت معناداري وجـود دارد؛ بنـابراين فرضـيه دوم مبنـي بـر تـأثير برنـد چـاي بـر واکــنش مغــزي مصــرف کننــدگان در ســطح معنــادار ٩٥% در الکتــرود Fp١ کــه مرتبط با توجه و فعاليت ناحيه VMPFC است ، تائيد ميشود.
A Study of BrainWave Processing to Evaluate the Effectiveness of Nike Brand Advertising on Athletes' Decision to Buy. Consumer Behavior Studies Journal, 6(2), 112-133.