چکیده:
مولویه یکی از طریقتهای قدرتمند و پراهمیت در قلمرو عثمانی بود که با تکیهبر آداب و اصول تصوف فعالیت میکرد. مولویه از طریق سازگاری با اصول سیاسی و مذهبی امپراتوری عثمانی، پیوند عمیقی با عثمانیها برقرار نمود و بانفوذ در دستگاه حکومتی عثمانی، گسترش بسیاری یافت و مدتها در عرصههای مختلف جامعه عثمانی فعالیت نمود. خواست بنیادی مقاله حاضر، واکاوی مناسبات سیاسی، اجتماعی و مذهبی مولویه با حکومت عثمانی از اوایل قرن یازدهم هجری قمری/ هفدهم میلادی تا پایان دوره عثمانیها میباشد. رویکردها و فعالیتهای مولویه در قلمرو عثمانی، مناسبات مولویه با حکمرانان عثمانی و عملکرد مولویان در دوره اصلاحات، مهمترین مباحث موردبررسی میباشند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است. بر اساس یافتههای این پژوهش، مولویه همواره با دولت عثمانی روابط پایدار و تنگاتنگی داشته است و مولویان بزرگی نیز بانفوذ در دستگاه حکومتی عثمانی، خدمات ارزندهای به دولت عثمانی کرده و منجر به حمایت عثمانیها از مولویه گشتهاند، بهطوریکه حتی مولویه جایگزین بکتاشیه شده است. بدین ترتیب مولویه غیر از مواقع بسیار نادر، در امور سیاسی حکومت عثمانی دخالت ننموده و مورد سختگیری واقع نگردید.
Rumi was one of the most powerful and important sects in the Ottoman Empire, which operated based on the customs and principles of Sufism. By adapting to the political and religious principles of the Ottoman Empire, Rumi established a deep connection with the Ottomans and by expanding his influence in the Ottoman system of government, he was active for a long time in various areas of Ottoman society. The main purpose of this article is to analyze the political, social and religious relations of Rumi with the Ottoman government from the beginning of the eleventh century AH / seventeenth century AD to the end of the Ottoman period. Rumi's approaches and activities in the Ottoman Empire, Rumi's relations with the Ottoman rulers, and Rumi's performance during the Reformation are the most important topics under consideration. The research method in this research is descriptive-analytical and the method of data collection is library. According to the findings of this study, Rumi always had a stable and close relationship with the Ottoman government, and the great Rumi, by influencing the Ottoman government, provided valuable services to the Ottoman government and led to the support of the Ottomans for Rumi. Have, so that even Rumi has replaced Bektashi. Thus, except in very rare cases, Rumi did not interfere in the political affairs of the Ottoman government and was not strict.
خلاصه ماشینی:
وي در سال ١٠٤٥ ق / ١٦٣٥ م با بهره گيري از شرايط حاکم بعد از مرگ سلطان احمد اول و استفاده از تنگناهايي که حکومت درگير آن بود و مشکلات و مضيقه هايي که مردم دست به گريبانش بودند، در حالي که خود را مدافع شرع نشان مي داد، اعلام داشت همه مشکلات و خطاها ناشي از اعمال مغاير شرع است و با اين ترفند طريقت ها از جمله مولويه را مغاير شرع و مخالف حکومت جلوه داد و ادعا کرد که سماع و چرخش حرام است .
بدين ترتيب دستور تعطيلي و ويراني مولوي خانه ها، خانقاه ها و تکيه ها را صادر کردند و درويش ها را به ايمان دعوت نمودند و رقص و سماع مولويه و ديگر آئين هاي موسيقي را حرام و ممنوع اعلام کردند، ولي در کار خود توفيقي نيافتند (احسان اغلو و ديگران ، ١٣٩٧: ٩٠٧/٢؛ گولپينارلي، ١٣٨٢: ٢٣٧؛ اوزون چارشي لي ، ١٣٩٠: ٤٢٨/٣).
وي چندين آهنگ ساخت که مشهورترين آن ها «سوز دل آرا» نام داشت که براي مجالس سماع درويشان ساخته شده بود؛ اما با وجود حمايت سليم سوم از مولويه ، همانگونه که ذکر شد، چون سلطنت سليم سوم همراه با برنامه هاي اصلاحي و مصادف با امپراتوري ناپلئون بود و وي تمايلات زيادي به تمدن غربي و به خصوص تمدن فرانسوي از خود نشان مي داد و برخي مولويان نيز با اين رفتار وي مخالف بودند و آن را کفر مي دانستند، به همين دليل اجراي آهنگ او در مولوي خانه ها براي مدت ها منع گرديده بود (فريدلندر، ١٣٨٢: ١٩٣؛ تفضّلي ، ١٣٧٧: ٧٦-٧٥)؛ اما شعر و موسيقي مولويه کماکان در اوج پيشرفت بود به طوري که اسماعيل دده شيخ مولوي خانه غلطه شرحي بر مثنوي نوشت (اوزون چارشلي، ١٣٨٨: ٤٥٧/٣).