چکیده:
شهر رشت در سال 1394 بهعنوان شهر خلاق خوراکشناسی انتخاب و عضوی از شبکۀ شهرهای خلاق یونسکو شد. با وجود گذشت چندین سال از کسب این عنوان، بهنظر میرسد مسیر تحقق برند شهر خلاق رشت با چالشهایی مواجه شده و موفقیتهای چشمگیری در برندسازی شهری کسب نشده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در برندسازی شهری و ارائۀ پیشنهادهایی بهمنظور ترویج برند شهر خلاق رشت است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-کمی و کاربردی است. برای جمعآوری اطلاعات پژوهش، 410 پرسشنامه بهوسیلۀ ساکنان و شهروندان این شهر تکمیل شده است. دادههای بهدستآمده با بهرهگیری از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، دوجملهای و تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شدند. نتایج تجزیهوتحلیل پرسشنامه نشان داد شاخص حمایت مالی و تسهیلگری مدیریت شهری از فعالیت طبقۀ خلاق در میان سایر شاخصها پایینترین سطح را دارد. همچنین نبود تعامل دوسویه و مشارکت شهروندان در تحقق این برند در شهر از دیگر مواردی است که مدیریت شهری به آن بیتوجه بوده است. درنتیجه اختصاص حمایتهای مالی و تسهیلات لازم برای طبقۀ خلاق و ایجاد نهاد ارتباطی مؤثر و همینطور استفاده از ظرفیت بستر اینترنت و فضاهای مجازی، از اولویتهای مدیریت شهری در تحقق برند شهر خلاق خوراک شهر رشت است.
Rasht was selected as a creative gastronomy city in 2015 and became a UNESCO Creative Cities network member. Despite several years since winning this title, the path to realizing the brand of Rasht creative city has faced challenges, and the relevant institutions have not been able to achieve significant success in urban branding at the national and international levels. However, Rasht city can become a global brand due to its appropriate historical and cultural capacities. This study's primary purpose is to evaluate urban management's performance in urban branding and provide suggestions to promote the brand of the creative city of Rasht. The present study is descriptive-quantitative and applied research. Residents and citizens of this city have completed 410 questionnaires. The obtained data were evaluated and analyzed using Pearson correlation, binomial test, and exploratory factor analysis in SPSS software. The analysis results showed that the index of financial support for the creative class activity and facilitation of urban management has the lowest level among other indicators. Bilateral interaction and citizen participation in realizing this brand in the city is another issue that city management has ignored. Therefore, allocating the necessary financial support and facilities for the creative class, creating an influential communication institution, and using the Internet and cyberspace's capacity will be priorities in branding Rasht as a creative city.
خلاصه ماشینی:
برندسازيشهري،برندشهرخلاق ،توسعۀشهري،شهرخلاق ،مديريت شهري * اين مقاله مستخرج از پايان نامۀ کارشناسي ارشد آرمان حميدي با عنوان «ارزيابي سياست هاي مديريت شهري در بهره برداري از برند شهر خـلاق (مطالعـۀ موردي: رشت )» است که به راهنمايي دکتر علياکبر سالاري پور و دکتر مهدي حسام در دانشکدٔە هنر و معماري دانشگاه گيلان انجام شده است .
نتايج تحقيق نشان داد مراکز شهر براي کسب وکار و سازمان هاي خلاق و فرهنگي بايد داده هاي مشتق شده شامل تحقيق و برنامه ريزي راهبردي، مشارکت سهامداران و توسعۀ اقتصادي با استفاده از مزاياي اقتصادي و منافع اجتماعي را داشته باشند.
موضوع شهر خلاق به وسيلۀ مديران شهري در کشورهاي مختلف جهان مورد توجه واقع شده است ؛ بنابراين ارزيابي سياست هاي توسعۀ شهري خلاق کمک شاياني به رويارويي با مشکلات و افزايش توانمندي مديريت شهري کشورمان در اين زمينه خواهد کرد.
ميانگين هرشاخص (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع :يافته هايپژوهش (١٣٩٩) براساس يافته هاي جدول ٢، ميانگين تمامي بخش ها (به جز بخش تحول اقتصادي) و ميانگين کل ، پايين تر از حد متوسط هستند و اين به معناي نارضايتي شهروندان از عملکرد مديريت شهري شهر رشت در اين حوزه است .
اين در حالي است که ساير ابعاد اجرايي و مالي در فرايند تسهيل گري شامل زمينه سازي مشارکت بخش خصوصي، فراهم ساختن امکانات مناسب براي طبقۀ خلاق و اتخاذ رويکرد تعاملي در تحقق شهر خلاق ، مؤلفه هاي بسيار مهم تري هستند که مديريت شهري کمتر به آن ها توجه داشته است .