چکیده:
مسئله ارتباط جمهوری اسلامی ایران و آمریکا یکی از مباحث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مهم در چهار دهه گذشته در منطقه و جهان محسوب می گردد. عهدنامه مودت در راستای حراست از یک رابطه سالم و مسالمت آمیز و بدون تنش اقتصادی و سیاسی در 1955 میان ایران و ایالات متحده آمریکا منعقد گردید. اگرچه عهدنامه مودت منشاء ایجاد بایدها و نبایدهائی برای طرفین بوده است، در بسیاری از موارد تکالیف مزبور خواسته و یا ناخواسته توسط متعاهدین عهدنامه اعمال نشده و نقض گردیده است که با توجه به شروط مندرج در عهدنامه، ارجاع اختلافات حاصله به توافق طرفین به دیوان بین المللی دادگستری و اعطای صلاحیت به این سازمان ممکن گردید. حال اگرچه ایالات متحده اعلام به خروج از عهدنامه مذکور نموده است و این تصمیم بر فرآیند دادرسی دیوان بین المللی دادگستری تاثیر داشته است، لیکن امکان الزام اجرای تعهدات در صورت نقض، برای دولت ایران و اشخاص آن تا زمان اعتبار عهدنامه وجود دارد و اختتام عهدنامه مانع از مطالبه خسارات ناشی از نقض تعهدات آن نیست. در نتیجه عملکرد دیوان در آراء و تصمیمات خود نشان دهنده رویکرد دیوان در تفسیر مضیق عهدنامه مبنای صلاحیت است و در تصمیمات و یافته های خود در حیطه مسائل شکلی و صلاحیتی پایبند بوده است، چرا که نظر دیوان، معیار خسارت های جبران ناپذیر صرفاً خسارت مالی نیست، بلکه صدمه و خسارت به جان انسان هاست.
The issue of the relationship between the Islamic Republic of Iran and the United States is one of the most important political, economic and social issues in the region and the world in the last four decades. The Amity Treaty was signed in 1955 between Iran and the United States to protect a healthy, peaceful relationship without economic and political tensions. Although the MOU has been the source of do's and don'ts for the parties, in many cases these obligations have not been applied or violated by the treaty's contractors, whether or not they have violated the terms of the treaty. It became possible to bring justice and jurisdiction to this organization. Now, although the United States has announced its withdrawal from the treaty and this decision has affected the proceedings of the International Court of Justice, it is possible for the Iranian government and its persons to comply with their obligations in the event of breach of the treaty until the treaty expires. It does not preclude the claim for damages resulting from a breach of its obligations. As a result, the Court's performance in its rulings reflects the Court's approach to narrowly interpreting the Convention on the basis of jurisdiction, and has adhered to its decisions and findings in matters of form and jurisdiction, as the Court's view is that irreparable damages are merely financial damages. No, but damage to human lives.
خلاصه ماشینی:
حال سوال آن است که آيا پس از خروج ايالات متحده آمريکا از برجام و اعلام به خروج از عهدنامه مودت و تاثيراتي که اين خروج بر فرآيند دادرسي ديوان بين المللي دادگستري گذاشته است ، امکان طرح دعوي جهت الزام اجراي مفاد عهدنامه و رفع رفتارهاي نقض کننده و جبران خسارات وارده از عدم اجراي تعهدات وجود دارد؟ با توجه به يافته هاي پژوهش در پاسخ مي توان اظهار داشت براي دولت ايران و اشخاص آن تا زمان اعتبار عهدنامه وجود دارد و اختتام عهدنامه مانع از مطالبه خسارات ناشي از نقض تعهدات آن نيست ، ليکن ١- بروز همزمان و متقارن حق و تکليف در يک سند حقوقي ملازمه ندارد و از اين رو ممکن است حق به گونه اي و در مقابل ، تکليف به نحو ديگري خود را نشان دهد.
بنابراين از آنجا که مطابق عهدنامه مودت ، ايالات متحده آمريکا پذيرفته است که در روابط دوجانبه ، حقوقي که در مواد فوق الذکر به آنها اشاره شد در مورد اتباع و شرکت هاي ايراني رعايت نمايد، عدم رعايت آنها به معناي قصور در اجراي عهدنامه بوده و لذا طبق بند دوم ماده ٢٠ رسيدگي به آنها در صلاحيت ديوان بين المللي دادگستري قرار مي گيرد (٢٠١٤٦٢,Rose).