چکیده:
قرآن با معرفی و بیان ویژگیهای جهانی که از آن به غیب تعبیر کرده، افق جدیدی را به روی بشریت گشوده و اعتقاد و ایمان به آن را از صفات اهل تقوا برشمرده است. از سویی دیگر، در علوم انسانی رایج در قالب دو جریان طبیعتگرایی هستیشناختی و روششناختی، وجود عالم غیب یا تاثیر چنین جهانی در عالم طبیعت و پدیدههای انسانی و اجتماعی نادیده انگاشته میشود. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانهای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه، ضمن اشاره به هستیشناسی جهان غیب، به اقتضائات اصل باورمندی به جهان غیب در موضوع و مسائل علوم انسانی پرداخته و بر اساس آن، لحاظ بعد مجرد و غیب در موضوع علوم انسانی توصیفی و تولید اعتباریاتی مبتنی بر تعریف جدیدی از نیازها، غایات و تمایلات انسانی در علوم انسانی هنجاری را ضروری شمرده است.
در حوزة مسائل و نظریههای علوم انسانی نیز با تاثیر در بنیادهای سازندة گزارهها و شمول گزارههای اخلاقی، متافیزیکی و الهیاتی، گزارههای تبینی ـ غیرتجربی و تفسیری و گزارههای مطلق و ثابت، به ترمیم یا تولید نظریهها اذعان کرده است.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلي اين نوشتار آن است که ايمان به غيب چه آثاري را در موضوع و مسائل علوم انساني برجاي ميگذارد؟ ازاينرو تلاش خواهد شد با بهکارگيري روش کتابخانهاي و روش توصيفي تحليلي از جهت ايجابي و با نگاه پيشيني، ديدگاه قرآن دربارة هستيشناسي جهان غيب تبيين شود و از رهگذر آن ضمن اشاره به نقد دو نگرة فوق ـ که مبناي علوم انساني مدرن بهشمار ميآيند ـ نشان داده شود که با جايگزيني اين مبناي قرآني چه تغييراتي در موضوع و مسائل علوم انساني اسلامي پديد ميآيد (اين قلم به تأثير اين مبنا در مؤلفههاي ديگر، مانند روش و غايت علوم انساني بر اساس تبيين رابطة جهان غيب و شهادت، در مقالهاي مستقل پرداخته است).
نگارنده در اين نوشتار صرفاً بنا دارد نشان دهد، جهاني فراتر از ماده و عواملي وراي عوامل مادي وجود دارند که بايد مورد لحاظ قرار گيرند و ضروري است که آنها را در موضوع علوم انساني دخيل کنيم و در اين صورت با مسائل جديدي روبهرو خواهيم شد و البته در اين مسير به بيان کليات اکتفا نکرده و نمونههاي عيني از برآيندها را نيز ارائه کرده است.
سعادت و کمال آدمي نيز در عالَمي فراتر از اين طبيعت تعريف ميشود (هود:105-108) و از سويي ديگر، بعد اصلي انسان را امري تشکيل ميدهد که غيبي و از عالم ملکوت است؛ بنابراين چارهاي از لحاظ جهان غيب در موضوع علوم انساني نيست.