چکیده:
هدف کلی تحقیق حاضر، تدوین الگوی تربیت دینی کودک (بعد عملی یا فروعات) بر اساس اندیشه تربیتی ابنسیناست. از نظر ابنسینا، تربیت دینی تجلی حکمت، رحمت و نعمت عظیم خداوندی است. به بیانی دیگر، تربیت دینی پرورش بعد معنوی و ایجاد رابطه با خداوند است. «هدف» تربیت دینی آشنایی با اعمال عبادی است. هدف غایی آن از نظر ابنسینا، رسیدن به قرب حق اول، معرفی گردید. زمینههای تربیت دینی، ازدواج و محیط میباشند. اصول تربیت دینی نیز شامل آشنایی با اعمال عبادی و اصل اعتدال است. در زمینه روشها، روش آمادهسازی، الگوپذیری و آشنایی با اماکن مذهبی قابل بحث است. محتوای تربیت دینی را ابنسینا مشتمل بر محتوای عبادی و آشنایی با نماز و دعا کردن میداند. بر اساس بیانات بوعلی، عوامل تربیت دینی شامل خانواده، مدرسه و دوستان است و موانع عبارتاند از شرک در عبادت و صفات رذیله. در نهایت نیز الگوی جامع تربیت دینی تدوین میگردد.
The main purpose of the present study is to develop a model of children's religious education (practical dimension or branches) based on Ibn Sīnā's educational thoughts. According to Ibn Sīnā, religious education is the manifestation of wisdom, mercy and great blessing of God. In other words, religious education is the cultivation of the spiritual dimension and the establishment of a relationship with God. The "purpose" of religious education is familiarity with the acts of worship. From Ibn Sīnā's view point, the ultimate goal of religious education is to achieve proximity to God. Religious education can be provided in marriage and environment. The principles of religious education include familiarity with the acts of worship and the principle of moderation. Regarding the methods, preparation, role modeling and familiarity with religious places are the issues that can be discussed. Ibn Sīnā believes that the content of religious education includes content of worship and familiarity with prayer and supplication. Based on what he believes, the factors of religious education include family, school and friends, and the obstacles consist of polytheism in worship and vile traits. In this way, the comprehensive model of religious education is developed.
خلاصه ماشینی:
نوروزي و همکاران (1392) نیز در مقالهاي تحت عنوان«درآمدي بر آراي ابنسينا و جاحظ در باب اصول تربيتي»، که به روش کيفي و با رويکرد تحليلي ـ استنباطي انجام دادهاند، به این نتیجه دست یافتهاند که اصول تربيتي استنباطشده از انديشههاي ابنسينا و جاحظ، شباهتها و تفاوتهايي دارد؛ از جملة اين شباهتها، ميتوان به مواردي همچون اصل توجه به تفاوتهاي فردي، توصيه به عقلگرايي، تغييرپذيري صفات، اعتدال در يادگيري، يادگيري مشارکتي، ايجاد شرايط مناسب براي يادگيري، تنظيم برنامه با توجه به مراحل رشد انسان و توجه به علاقۀ فراگيران در کسب علوم اشاره کرد.
آشنايي با اعمال عبادي يکي از بارزترين مصاديق تربيت ديني در بعد عملي و بلکه مهمترين نمود آن در حوزۀ احکام و عبادات، نماز است.
ابنسينا دراينباره معتقد است که بايد به کودکان قرآن را آموزش داد و معارف و احکام آن را براي آنها بيان نمود تا قرائت قرآن را ياد بگیرند و در عمل کردن به آن پايبند باشند (ابنسينا، 1360، ص253).
ابنسينا دراينباره اشاره ميکند که به کودکان قرآن را بياموزيد و آنها را تبشير و انذار کنید و با ثواب و عقاب اخروي که خداوند براي انجام و ترک اعمال عبادي قرار داده است، آشنا نماييد (همان، ص214).
وي معتقد است براي اينکه بتوان اعتدال را در تربيت ديني جاري ساخت، بايد پيوسته روح بيم و اميد را در متربي بيدار نگاه داشت؛ زيرا اميد بيشازاندازه فرد را گستاخ، و بيم بيشازحد نيز فرد را در ارتباط معنوي با خداوند متوقف ميکند (ابنسينا، 1347، ص98).