چکیده:
در این مقاله میخواهیم نشان دهیم که تحلیل مفهوم «ارزش» با استفاده از مفهوم کلیترِ «دلیل» تصویر روشنتر و جامعتری از رابطه علم و ارزش به دست میدهد. به طور خاص به دنبال بررسی این مسئله هستیم که کدام شکل از اثرگذاری ارزشها بر کار علمی موجه و کدامیک ناموجه است. دو پاسخ مشهور به این پرسش وجود دارد: یکی با اتکا به آموزه «آرمان علم غیرارزشی» و دیگری با توسل به تمایز میان نقشهای مستقیم و غیرمستقیم ارزشها. ابتدا این دو پاسخ و نقدهای وارد به آنها را اجمالاً بیان میکنیم. سپس با معرفی مفهوم «دلیل» و تشریح برخی ویژگیهای صوری و ساختاری این مفهوم و بیان رابطه «دلیل» و «ارزش»، چارچوبی مفهومی برای بررسی مسئله یادشده ارائه میکنیم. نشان میدهیم که تحلیل مفهوم «ارزش» بر حسب «دلیل» امکان ارائه پاسخی تازه به این پرسش را فراهم میکند که دخالتهای موجه و ناموجه ارزشها در کار علمی کداماند و این پاسخ، چه برتریهایی نسبت به پاسخهای پیشین دارد.
In this paper, we aim to show that analyzing the concept of “value” in terms of the wider concept of “normative reason” promotes a clearer and more comprehensive picture of science-value relation. Specifically, we seek an answer to the question that which are the justified and unjustified roles of values in science. Two well-known solutions to this problem have been suggested: one by appealing to “the value-free ideal of science”, and another based on the distinction between direct and indirect roles of values in science. First, these two answers and objections to them are briefly expounded. Then, by elaborating some formal and structural features of “normative reason” and the relation of “normative reason” and “value”, a conceptual framework for addressing this problem is put forward. We show that analyzing "value" in terms of "reason" encourages a new response to the problem of recognizing legitimate and illegitimate roles of values in scientific research, which has some advantages to the previous responses.
خلاصه ماشینی:
مطابق این دیدگاه» برای تشخیص دخالتهای موجه و ناموجه ارزشها در علم نباید بهدنبال تمایز میان انواع مختلف ارزشها باشیم و سپس معلوم کنیم که دخالت کدام نوع ارزش در فعالیت علمی مجاز است و دخالت کدام نوع غیرمجاز.
مطابق تحلیل ما هم توجه به شکل اثرگذاری ارزشها مهم است این اثرگذاری باید بهصورت روششناختی باشد) و هم نوع ارزشها اهمیت دارند (ارزشهای معرفتی هستند که میتوانند اثرگذاری روششناختی داشته باشند) در مخالفت با نظر داگلاس انتقادهایی مطرح شده است.
اما نکته مهم در اینجا این است که فقط برای حالات و کنشهای ارادی یا قصدمندانه میتوان دلیل داد یا دلیل خواست (اين یکی از وجوه افتراق اصلی میان «دلیل» و «علت) است) اگر کسی با شنیدن صدایی بسیار بلند ناگهان از جای خود بپرد» منطقی نیست از او بپرسیم (به چه دلیلی از جای خود پریدید؟» (هرچند میتوان درباره «علت» این امر از او پرسش کرد) يا اگر کسی مدعی شود که کاری را به طور غیرارادی انجام داده است.
مثلاً یک دلیل انگیزاننده برای شکل دادن باور و رد یا قبول نظریهها میتواند این باشد که «از میان دو نظریه با کفایت تجربی یکسان» نظریهای را که سادهتر است باید انتخاب کرد.
بنابراین میتوان گفت در فعالیت علمی اگر در جایی ارزشها در انجام نتیجهگیریای که مطابق صورت اصلاحشده اصل 2 مردود شمرده میشود نقش داشته باشند» آنگاه این شکل دخالت ارزشها ناموجه است.