چکیده:
هدف از اجرای این پژوهش با تأکید بر چارچوب نظری وایدمن در ارتباط با جامعهپذیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری، طراحی مدلی مبتنی بر دستهبندی و تفکیک عوامل مرتبط با تعهد دانشجویان به نقش حرفهای در قالب پایبندی به هنجارهای علم بود. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند از نظرات 10 تن از آنان برای اجرای پژوهش استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، شکلگیری هویت دانشجویی در سطح اول عوامل مرتبط با تعهد به نقش حرفهای دانشجویان قرار گرفته است. جامعهپذیری علمی شامل متغیرهای فرهنگ آموزشی دانشکده، تعامل با دوستان، جامعهپذیری دانشگاهی و عضویت در اجتماعات حرفهای در سطح دوم اثرگذاری و بهعنوان متغیر پیونددهنده شناسایی شده است.
This study is in search of modeling based on classification and separation of factors relating to commitment of university students to professional role in the framework of adherence to science norms with emphasis of theoretical framework of Weidman in relation to sociability of postgraduate students by interpretative- structural modeling. Studied statistical population is professors of humanistic faculty in Kashan University. 10 people were selected by purposive sampling and their opinions were used in this study. According to study’s results, formation of student identity is placed at the highest level of factors relating to commitment to the professional role of students. Scientific sociability consisted of variables such as educational culture of faculty, interaction to friends; academic sociability and membership in professional communities were identified in the second level of efficacy as linking variable.
خلاصه ماشینی:
٣. استاديار گروه مديريت و کارآفريني دانشگاه کاشان ، کاشان ، ايران اطلاعات مقاله چکيده اين مطالعه با تأکيد بر چارچوب نظري وايدمن در ارتباط با جامعه پذيري دانشجويان تحصيلات تکميلي از طريق مدل سازي ساختاري - تفسيري به دنبال طراحي مدلي مبتني بر دسته بندي و تفکيک عوامل مرتبط با تعهد دانشجويان به نقش حرفه اي در قالب پايبندي به هنجارهاي علم است .
بر اين اساس ، اگرچه کانون تمرکز بر متغيرهاي درون دانشگاهي ازجمله فرهنگ آموزشي دانشکده (الگوي معاني نهفته در صور نماديــن ، ازجملــه کنش ها، گفته ها و تمامي مقوله هاي معني داري که افراد دانشــگاهي به کمک آن با هم ارتباط برقرار مي کنند و در تجارب ، دريافت ها و باورهاي مشترک با يکديگر سهيم مي شوند (فاضلي ، ١٣٨٧، ص ٩٢)) و جامعه پذيري دانشــگاهي (فرايند يادگيري که از خلال آن ، افراد دانش و مهارت ها، ارزش ها و طرز نگرش و عادات و شــيوه هاي تفکري که به آن تعلق دارد را کسب مي کند (محسني تبريزي و همکاران ، ١٣٨٨، ٨١)) است ، ولي با توجه به مدل يادشده متغير عضويت در ســازمان ها و مؤسســات تخصصي و پژوهشــي به عنوان اجتماعات حرفه اي بيرون از دانشگاه (مؤسسه هاي آموزشــي و پژوهشــي خصوصي و دولتي بيرون از دانشگاه )، تعامل دانشــجويان با دوستان (آن دسته از روابط دوستانه و جمعي اســت که دانشــجويان به عنوان افراد جامعه و در ضمن زندگي عادي خود در آن وارد مي شوند (قانعي راد، ١٣٨٥، ص ١٣٩)) به عنوان اجتماعات شــخصي (درمجموع با عنوان جامعه پذيري علمي ) و همچنين ، هويت دانشــجويي (نوعي آگاهي که هر دانشجو در فرايند اجتماعي شدن و تعامل با ديگران دانشگاهي و غيردانشگاهي درباره خود کسب مي کند و واســطه بين دنياي دروني و بروني فرد اســت که در ميدان تعاملاتي دانشــگاه ، رابطه او را با خود و ديگران ، تنظيم و کنش هايــش را هدايت مي کند (بقائي ســرابي و اســماعيلي ، ١٣٨٨، ص ١٨٠ و ١٨١)) و درنهايــت رابطه اين متغيرها بر دروني شدن هنجارهاي علم (کل يا ترکيب موزوني از ارزش ها و هنجارهاي احساسي و عاطفي که تعهد و التزامي براي دانشمند ايجاد مي کند.