چکیده:
هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی آسیبهای تعلیموتربیت دینی در نظام آموزشوپرورش رسمی کشور و ارائه راهکارهای مناسب درجهت کاهش آنها باتوجهبه نگاه معلمان، متخصصان و دانشآموزان در این زمینه میباشد. در عصر جدید که تقریباً همهروزه، شاخصهای دانش و مهارتهای زندگی در آن، از نو تعریف میشوند، یکی از مهمترین مسائلی که توجه اغلب صاحبنظران تعلیموتربیت را به خود جلب و پژوهش در این زمینه را ضروری نموده، رویکرد طرح نوین تربیت دینی در حوزه نظام آموزشوپرورش رسمی کشور است. این پژوهش در رویکرد کیفی و با روش مصاحبه نیمهسازمانیافته انجام گرفته است. جامعه پژوهشی، اساتید تعلیموتربیت دانشگاهها، معلمین دینی و پرورشی و دانشآموزان دوره متوسطه میباشند که بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند و از اصل نمونهگیری با حداکثر تنوع و رسیدن به نقطه اشباع بهره گرفتهایم. رویکرد تجزیهوتحلیل دادهها نیز رویکردی توصیفی- تفسیری است. یافتهها نشان داد که عوامل آسیبزا و موانع تربیت دینی را میتوان به: 1. عوامل مربوط به مسئولان و برنامهریزان درسی و آموزشی و 2. عوامل مربوط به فرایند برنامهدرسی (نیازسنجی، اهداف، محتوا، روش، معلم، فراگیر، زمان، مکان، ارزشیابی) تقسیم نمود. درنهایت با تجدیدنظر در تدوین همه مراحل برنامهریزی درسی و هماهنگی بینبخشی همه نهادهای جامعه و توجه به برنامه درسی پنهان، بخشی از این آسیبها قابل پیشگیری هستند.
This research generally aims at identifying the damages of religious education in the formal education system of the country, and providing appropriate solutions for the reduction of these problems on the basis of the views of teachers, educators and students. In this modern era of education, in which indicators of knowledge and life skills are being redefined almost every day, a highly important issue that has attracted the attention of most educational experts and research topics, involves the new plan of religious education in the formal education system of the country. This is a qualitative research using a semi-organized interview method. The research community includes university professors, religious and educational teachers, and high school students selected purposefully by maximum diversity and saturation point sampling method. The data analysis contains a descriptive-interpretive approach. Findings showed that destructive factors and barriers against religious education can be divided into two groups: 1. Factors related to the officials and curriculum planners, and 2. Factors related to the curriculum designing (needs analysis, objectives, content, method, teachers, comprehensiveness, time, place, evaluation). To conclude, some of these damages can be prevented by reconsidering the development of all stages of curriculum planning and coordination among all institutions of the society and paying attention to the hidden curriculum.
خلاصه ماشینی:
آسيب شناسي تعليم وتربيت ديني در دانش آموزان متوسطه (از ديدگاه متخصصان تعليم وتربيت ، معلمان و دانش آموزان ) بابک شمشيري علي شيرواني شيري ليلا زارعي دريافت مقاله : ١٣٩٨/٠٤/١٦ پذيرش نهايي: ١٤٠٠/٠٣/٠٣ چکيده هدف کلي پژوهش حاضر، شناسايي آسيب هاي تعليم وتربيت ديني در نظام آموزش وپرورش رسـمي کشـور و ارائه راهکارهاي مناسب درجهت کاهش آنها باتوجه به نگـاه معلمـان ، متخصصـان و دانـش آمـوزان در ايـن زمينـه ميباشد.
در عصر جديد که تقريبا همه روزه ، شـاخص هـاي دانـش و مهـارت هـاي زنـدگي در آن ، از نـو تعريـف ميشوند، يکي از مهم ترين مسائلي که توجه اغلب صاحب نظران تعليم وتربيت را به خود جلب و پـژوهش در ايـن زمينه را ضروري نموده ، رويکرد طرح نوين تربيت ديني در حوزه نظام آموزش وپرورش رسمي کشور اسـت .
باتوجـه بـه مسـئله حاضـر ايـن سـؤال مطـرح اسـت کـه چـه آسـيب هـايي در ارتبـاط بـا تعليم وتربيت ديني دانش آموزان ، در نظام آموزش وپرورش رسمي کشور وجود دارد؟ دوره متوسطه به واسطه بسياري از فشارهاي رواني، جسماني و مشکلات سازگاري، ويژگيهاي خاصي را به نوجوان و جوان ميبخشد.
در پژوهش حاضر مشخص شد که از ديدگاه دبيران مقطع متوسطه شهر قم آسيب پذيري دانش آموزان در تربيت ديني به ترتيب شامل موارد زير است : اعمـال فشـار و اجبـار و بهره گيري از عامل تحميل ، کم توجهي به نيازها (شـامل نيازهـاي دانـش آمـوزان ، نيازهـاي ناشـي از شرايط اجتماعي و نيازهاي روز) در محتوا و متون ديني، کج سليقگي در امر آمـوزش هـاي دينـي از جانب آموزشگاه و ناهماهنگي بين روش ها و اقدامات تربيتي خانه و مدرسه .