چکیده:
پدیده سالمندی نتیجه سیر طبیعی زمان است که منجر به تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی میشود. با در نظر گرفتن روند شتابان رشد جمعیت سالمندی و این که سالمندان به دلیل کهولت و کاهش تواناییهایشان دچار کاهش انعطافپذیری شناختی و احساس تنهایی میشوند؛ بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی مردان سالمند انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش سالمندان مرد شهر اهواز در سال 1399 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونهگیری در دسترس و با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال و احساس تنهایی راسل بود. دادهها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر احساس تنهایی و انعطافپذیری شناختی تفاوت معنیداری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطافپذیری شناختی سالمندان شد. منطبق با یافتههای پژوهش حاضر میتوان درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطافپذیری شناختی سالمندان پیشنهاد داد.
The phenomenon of aging is the result of the natural course of time, which leads to physiological, psychological and social changes. Considering the accelerating growth of the aging population and the fact that the elderly suffers from reduced cognitive flexibility and feelings of loneliness due to old age and reduced abilities; Therefore, this study was performed to determine the effectiveness of compassion- focused therapy on loneliness and cognitive flexibility in elderly men. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the study was the elderly male in Ahvaz in 2020. The sample size consisted of 30 elderly men (60 to 70 years old) who were selected by convenience sampling method and according to the inclusion criteria. The experimental group received Therapeutic intervention in 8 weeks and 8 sessions of 90 minutes. The questionnaires used in this study included Dennis and Vanderwall Cognitive Flexibility Questionnaire and Russell Loneliness Questionnaire. Data were analyzed by univariate analysis of covariance. The results showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of loneliness and cognitive flexibility. In other words, compassion- focused therapy reduced loneliness and increased cognitive flexibility in the elderly. Consistent with the findings of the present study, compassion- focused therapy can be suggested as an effective method to reduce feelings of loneliness and increase cognitive flexibility in the elderly.
خلاصه ماشینی:
منطبق با يافته هاي پژوهش حاضر مي توان درمان مبتني بر شفقت را به عنوان يک روش کارا براي کاهش احساس تنهايي و افزايش انعطاف پذيري شناختي سالمندان پيشنهاد داد.
Canli, Wen, Wang and Mikhailik 3.
مطالعات نشان داده اند که انعطاف پذيري شناختي با متغيرهاي اساسي در سالمندي همچون احساس تنهايي (اميني ، دهقاني چم پيري ، صالحي و سلطاني زاده ، ١٣٩٨)، اضطراب مرگ (بشرپور، رحيمي و صداقت ، ١٣٩٨)، رابطه منفي و با سلامت اجتماعي (آقاجاني و صمدي فر (١٣٩٧) و بهزيستي هيجاني (مارشال و بروکمن ٦، ٢٠١٦) رابطه مثبت و معني دار دارد.
از جمله روش هاي درماني که مي تواند در افزايش انعطاف پذيري روان شناختي و کاهش احساس تنهايي سالمندان مؤثر باشد و کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است ، درمان مبتني بر شفقت 7 1.
Santini, Fiori, Feeney and Tyrovolas 2.
Bell, Montague, Elander and Gilbert 5.
1- Cognitive flexibility Inventory جدول ١: خلاصه جلسات درمان متمرکز بر شفقت (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته ها مندرجات جدول ٢ نشان مي دهد که دو گروه پژوهش از نظر ميانگين و انحراف استاندارد در تمامي متغيرهاي مورد مطالعه در مرحلۀ پيش آزمون تفاوت هاي چشمگيري با يکديگر نداشته اند؛ اما در مرحله پس آزمون ، گروه آزمايش در متغيرهاي انعطاف پذيري شناختي و احساس تنهايي تغييرات محسوسي داشته است .
همچنين يافته هاي پژوهش نشان داد که درمان مبتني بر شفقت بر انعطاف پذيري شناختي تاثير دارد، اين يافته با مطالعات خلج زاده و هاشمي (١٣٩٨)، رستم پور و همکاران (١٣٩٩) و متوس و همکاران (٢٠١٧) همسوست .