چکیده:
حجةالاسلام از ارکان اسلام است که بر هر مسلمان در طول عمر تنها یک بار واجب میگردد. تمتع، قران و افراد انواع حجاند. از این میان، مشهور فقها خصوص حج تمتع را بر کسی که از مکه دور است و نائی نامیده میشود واجب میدانند و برای اثبات دیدگاه خود به اجماع، کریمۀ «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» و روایات فراوان معتبر تمسک کردهاند. ناکارآمدی اجماع و کتاب در این زمینه دور از انتظار نیست. اما آنچه مهم مینماید روایاتاند؛ چه آنکه در مقابل روایات انحصار حج تمتع بر نائی، روایات مستفیض نزدیک به متواتری گزارش شدهاند که نافی وجوب تعیینی حج تمتع بر نائی بوده و افضلیت حج تمتع را برای نائی اثبات میکنند. در جمع میان این دو دسته روایت، چهار وجه بیان شده که عبارتند از: «وجوب تمتع و استحباب قران و افراد بدون کفایت از حجةالاسلام»، «حمل روایات افضلیت بر کسی که حجةالاسلام را به جا آورده»، «افضلیت تمتع مشروع بر افراد و قران مشروع» و «استحباب تمتع و کفایت غیر آن برای نائی». سه جمع نخست با ضعفهایی روبهرو هستند. در مقابل، برخی از روایات افضلیت تمتع، بر روایات تعین تمتع حاکم بوده، مفسر آنها است. حاصل این نگاه تفسیری، جواز انواع حج بر نائی و استحباب یا تأکد استحباب تمتع است.
خلاصه ماشینی:
حج خود بر سه قسمِ تمتّع، قران و افراد است و انجام هر یک از آنها برای تمامی مکلفان مشروع و صحیح است؛ امّا اینکه کدامیک از این اقسام بر نائی –یعنی کسی که 48 میل تا مکه فاصله دارد- وجوب اصلی یافته و حجةالاسلام او شمرده میشود اختلاف نظر وجود دارد.
این دیدگاه مستند به دلایلی است که در ادامه بیان و بررسی میشود: دلیل اول: اجماع به تصریح بسیاری از فقها، وظیفۀ نائی منحصر در حج تمتّع است؛ مانند شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی و شهیدین.
1 اولین اشکال بیان مزبور آن است که هر چند امر ظهور در وجوب داشته باشد؛ ولی بدونشک بر فوریت دلالت ندارد؛ زیرا مقتضای فوری بودن، لزوم انجام حج و عمرۀ تمام، در اولین زمان ممکن است، در حالی که اولاً؛ عمرۀ تمتّع را میتوان در هر زمانی از ماههای حج -تا زمانی که وقت احرام حج تنگ نشود- انجام داد و اینکه گفته میشود تأخیر تا سال بعد جایز نیست غیر از فوری بودن امر است؛ علاوه بر اینکه عدم جواز تأخیر تا سال بعد با انجام عمره بعد از حج هم سازگار است؛ ثانیاً؛ مقتضای فوریت یادشده آن است که بعد از انجام عمرۀ تمتّع باید فوراً به حج تمتّع محرم شد، در حالی که بعید است فقیهی به این مطلب، قائل باشد؛ بلکه حتی لزوم اتمام حج، فوری نیست؛ بلکه فیالجمله موسّع است و میتوان مثلاً تا پایان ذیحجه یا دستکم تا پایان ایام تشریق به تأخیر انداخت؛ ثالثاً؛ برای تحقق حج تمتّع باید: 1.