چکیده:
زهد به معنای بیاعتنایی است، که در منابع عربی از آن به کمی شیء و یا بیرغبتی به دنیا معنا میشود. بسیاری از علمای مسلمان که در مسائل اخلاقی کتابها نوشتهاند و سخنها بیان داشتهاند، به بحث زهد بسیار پرداختهاند. در این مقاله سعی بر آن است که به مفهوم شناسی زهد از منظر امام خمینی و ملا احمد نراقی و به درجات زهد پرداخته شود. و بعد از اتمام نظرات نتیجهگیری از آنها میشود.
خلاصه ماشینی:
پس كسى كه دنيا را ترك كند به جهت اينكه دستش به آن نرسد، به جهت غرضى ديگر از اغراض دنيويّه، مثل تحصيل نام نيك، يا به دست آوردن دلهاى مردم، يا شهرت به جود و سخاوت و جوانمردى و كرامت، يا به جهت كم كردن تحمّل بار زحمت، و امثال اينها، زاهد نيست، و اصلا مرتبه زاهد از براى او نيست.
و حضرت امام جعفر صادق-عليه السّلام-به اين نوع از زهد اشاره فرمودند در حديثى كه مىفرمايد: زاهد در دنيا كسى است كه: ترك كند حلال دنيا را از ترس حساب آن.
و مخفى نماند كه التفات به بعض آنچه ما سوى الله است، كه از جمله ضروريات است، مانند: قدر ضرورى از اكل و شرب و لباس و آمد و شد با مردم و گفتگوى با ايشان و اصلاح مسكن و امثال اينها با اين مرتبه از زهد منافات ندارد، زيرا كه مقصود از قطع علاقه از دنيا رو آوردن دل است به خدا و اين بدون حيات و زندگى متصوّر نيست و حيات، موقوف است به ضرورياتى چند.
و اما آنچه به آن احتياج است و در اكل و شرب و لباس و سكنى و اثاث الدار و زن، و في الجمله «جاهى»كه دفع ظلم و ستم از خود كند منافات با زهد ندارد، و ليكن از براى آنها نيز مراتبى چند است.
بلى مقتضاى زهد آن است كه آنچه از محصول آن از قوت ساليانه زياد باشد نگاه ندارد و بعضى گفتهاند كه چنين شخصى كه احتياط ساليانه خود را كند از جمله ضعفاء زاهدين است.