چکیده:
کارآفرینی روستایی از طریق فعالشدن نوآوریها در زمینة بهرهگیری از منابع محدود، میتواند با استفاده از منابع محدود سرمایهای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسبوکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پسانداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی میتواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقشپذیری کارآفرینی روستایی در ناحیة دالاهو (استان کرمانشاه)، میکوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن میتواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعة آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری دادهها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانهای و میدانی، با بهرهگیری از شیوههای پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بودهاند از دامنة افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل دادههای گردآوری شده با بهرهگیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرمافزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، بهسبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیهای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.