چکیده:
سادات بهعنوان بازماندگان خاندان پیامبر (ص)، در جامعۀ ایران دورۀ اسلامی از جایگاه اجتماعی والایی برخوردار بوده و اغلب حکام و طبقات مختلف اجتماعی به آنان عنایت ویژهای داشتهاند. این رویکرد خاص به سادات، در دورۀ آلمظفر نیز ادامه یافت و تعاملات بسیاری میان این قشر و حکام آلمظفر وجود داشت. بخشی از این تعاملات را میتوان به باورهای مذهبی و اندیشۀ سیاسی حکومتگران آلمظفر نسبت داد. آنان که در ارتباط با ایلخانان مسلمان و فضای حاکم بر قرون هفتم و هشتم هجری رشد یافته و به قدرت دست یافتند، گروههای مختلف اجتماعی و مذهبی همچون سادات، شیعیان و اهل تصوف را مورد التفات ویژه قرار دادند. امرای مظفری در این قبیل مناسبات، اهدافی چون استفاده از اعتبار سادات برای کسب مشروعیت و مقبولیت عامه و تثبیت حکومت را مدنظر داشتند. آلمظفر در این راستا در مقاطعی، مناصب بااهمیتی همچون وزارت، قضاوت و فرماندهی لشکر را به سادات واگذار کرده و پذیرش شفاعت سادات در برخی رویدادهای سیاسی را مدنظر قرار دادند. بااینهمه، در موارد اندکی که این گروه به دنبال کسب قدرت رفته و حیات سیاسی آلمظفر را به مخاطره انداختند، روابط طرفین به تقابل کشیده شد. این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دستاول تاریخی و ادبی فراهم شده، به چگونگی تعامل و تقابل سادات با حکام مظفری و اشکال نقشآفرینی سادات در حکومت آلمظفر میپردازد.
Sadat, as the survivors of the family of the Prophet (PBUH), had high social status in the Iranian society of the Islamic period and most of the rulers and different social classes paid special attention to them. This particular approach to Sadat continued in the period of Al-Muzaffar and there were many interactions between this group and the rulers of Al-Muzaffar. Some of these interactions can be attributed to the religious beliefs and political thoughts of the rulers of Al-Muzaffar. Those who grew and gained power in connection with the Muslim Ilkhans and the atmosphere prevailing in the seventh and eighth centuries AH, paid special attention to various social and religious groups such as the Sadat, the Shiites and the Sufis. In such relations, Mozaffari's rulers considered some goals such as using Sadat's credibility to gain legitimacy and public acceptance and to consolidate the government. In this regard, Al-Muzaffar at times handed over important positions such as the ministry, the judge and the commander of the division to Sadat and considered accepting Sadat's intercession in some political events. However, in the few cases in which the group sought to seize power and jeopardize Al-Muzaffar's political life, relations between the two sides were strained. Using a descriptive-analytical method and citing first-hand historical and literary sources, this study deals with the issue of how Sadat interacts with Mozaffari rulers. It also examines the forms of Sadat's role-playing in the rule of Al-Muzaffar.
خلاصه ماشینی:
com Sadat' Interactions with Al-Muzaffar and their Roles in this Government 1 Jamshid Norouzi 2 Mozhgan Sadeghifard Abstract Sadat, as the survivors of the family of the Prophet (PBUH), had high social status in the Iranian society of the Islamic period and most of the rulers and different social classes paid special attention to them.
به واقع حاکمان شافعي مذهب آل مظفر با توجه به رشد در دربار ايلخانان و آشنايي با فضاي حاکم بر قرون هفتم و هشتم هجري و همچنين براي نياز به کسب مشروعيت و مقبوليت به اهل تصوف و تشيع با توجه به اقبال آنان از سوي مردم ، نزديک شده و مقام سادات را نيز رعايت مينمودند.
شاه شجاع حتي در فتح نامه اصفهان (سال ٧٦٨ق /١٣٦٧م ) که نسخه اي از آن در بياض تاج الدين احمد وزير آمده به طبقه سادات که نشان از جايگاه اين طبقه نزد اوست ، اشاره کرده است .
در جريان وقايع سال ٧٤٤ق /١٣٤٣م که ملک اشرف چوپاني قصد تصرف شيراز را داشت براي جلب همراهي اميرمبارزالدين محمد جهت حمله به شيراز، بنا به درخواست خود امير مبارزي، شمس الدين صائن قاضي سمناني را که مورد کينه او بود، نزد وي فرستادند.
در همين زمان خواجه حافظ به نوعي به اين موقوفه خواري اشاره ميکند: «فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است » (حافظ ، ١٣٨٥: ٣٥) سيد رکن الدين به عنوان متولي موقوفات و سند نويش املاک يزد به احتمال قوي براي اين که اموال را از دسترس غاصبان در امان باشد، به نام خود ثبت و سپس به همراه اموال خود مجدداً وقف کرد (ميرحسيني، ١٣٨٤: ١٦٩).