چکیده:
هلیلرود، همچون دیگر رودهای بزرگ، جوامع کشاورز شکل گرفته در جوار خود را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است. اگرچه نام نگهبان این رودخانه عظیم در هیچ متنی به جا نمانده، اما به باور نگارنده نامش را باید در «حریر» جست. این وامواژه در زبان عربی گونه کوتاه شده «هری[ر] رود» بود که به عنوان صفت در توصیف لطافت و موجدار بودن ابریشم چینی به کار رفته است. با انباشت محصول، که در طول زمان به استقرار دایمی جمعیت های اولیه کشاورز انجامید، امکان بهره وری از زمان اضافه در اختیار انسان پیش از تاریخ قرار گرفت. در سایه این فرصت جدید او توانست در جهان پیرامونش بیندیشد و حاصل آن تعمق، دستاوردهایی برای بهتر زیستن بود که با گذر زمان شتاب گرفت. از دوران آغاز کشاورزی تا هزاره های چهارم و سوم پ.م، جهش فرهنگی چشمگیر بود. افزایش آگاهی انسان نیاز به تدبیری جدی داشت تا به ثبت و حفظ دادههای روزافزون یاری رساند. در این میان، خطوط دارای بنیان هندسی در چهارچوب جدیتری عمل می کردند زیرا هندسه با محاسبه ارتباط دارد. نگارنده با واکاوی نشانه های گل نبشته های تپه کنار صندل جنوبی در جیرفت و خطوط ایلامی زنجیره ای و آغازین، به الگوی بنیادین یک نظام هندسی منسجم دست یافته است که قادر به بازآفرینی نشانههایی ست که با علایم کهنترین خطوط متعلق به فرهنگ های همجوار در جهان باستان اشتراک ساختاری بنیادی دارند. نظریه «جدول مادر (Master Grid)» تاریخ نگارش را در منطقه به عقبتر باز گردانده و نقش بنیادی ایران را نه تنها در حوزه ابداع خط که در بنیانگذاری برخی دیگر از دستاوردهای مهم فرهنگی بیش از پیش نمایان کرده است .
Similar to other large rivers, Halil River or Halil Rud has greatly affected the agricultural communities developed in its vicinity. Although the name of the guardian of this huge river has not been mentioned in any text, the author believes that it has been derived from the word Harir (velvet). This Persian loanword in Arabic is the short form of Hari[r]-Rud and is used as an adjective to describe the delicate and wavy nature of Chinese silk. Abundant crops, which led to the permanent settlement of early agricultural populations over time, provided prehistoric human beings with the chance to use their spare time more efficiently. In the light of this new opportunity, they managed to reflect more profoundly on their surrounding world, which resulted in some achievements in relation to living a better life. These achievements appeared faster over time. From the beginning of agriculture until the fourth and third millennia BC, there were noteworthy developments in the realm of culture. The increase in Man’s knowledge demanded serious thought regarding the ways to record and preserve the ever-increasing information. At this point, scripts with a geometric basis functioned more efficiently because geometry is linked to calculation. Through examining the signs of linear Proto-Elamite script used in the mudbrick inscriptions of southern Konar Sandal mound in Jiroft, the author reconstructed the original pattern of an integrated geometric system which is capable of recreating some signs that share the same structural foundation with the signs of the most ancient scripts of the neighboring cultures of the ancient world such as proto-Sumerian script and the Indus script. The theory of the Master Grid takes the beginning of writing in the region further back in history and highlights the fundamental role of Iran not only in the realm of script invention but also in founding some other important cultural achievements more than ever before.
خلاصه ماشینی:
نگارنده با واکاوي نشانه هاي گل نبشته هاي تپة کنار صندل جنوبي در جيرفت و خطوط ايلامي زنجيره اي و آغازين ، ِبه الگوي بنيادين يک نظام هندسي منسجم دست يافته است که قادر به بازآفريني نشانه هاييست که با علائم کهن ترين خطوط متعلق به فرهنگ هاي همجوار در جهان باستان اشتراک ساختاري بنيادي دارند.
قسمت هايي از اين مقاله ، متن سخنراني نگارنده در آيين رونمايي از کتاب نظام نگارش هندسي در گل نبشته هاي تپة کنار صندل جنوبي جيرفت ، در تاريخ ٢٨ دي ١٣٩٨، در مؤسسة باستان شناسي دانشگاه تهران است .
دوراني که عنوان «آغاز» بر آن نهاده شده ، آغاز مواجه با حجمي قابل توجه از اسناد و شواهد مکتوب است ، نه آغاز ثبت دانسته ها به دست انسان پيش از تاريخ ، کما اينکه در همين دوران متأخر ژتون هاي شمارشي پيش از کهن ترين نبشته هاي انديشه نگار مورد استفاده بود و سير کاربرد آنها را در راستاي ظهور خطوط متأخرتر ميتوان رديابي کرد.
اين پژوهش در قالب مقاله به کميتة علمي دومين همايش بين المللي تمدن حوزٔە هليل رود: جيرفت به دبيري علمي يوسف مجيدزاده ارائه شد، اما به دليل تعلل نهاد مربوطه در انتشار، مؤسسة فرهنگي هنري پيشين پژوه ، در سال ١٣٩٨ آن با بررسي سه گل نبشتة کنار صندل جنوبي ٢، ٣ و ۴ بر نحؤە ايستايي صفر و صد و هشتاد درجه و بر مبناي روش بوستروفيدن يا گاوآهني راست به چپ و چپ به راست ، واحدهاي نگارشي يک تا شش نشانه اي و بيش از شش نشانه آشکار شده است که بعضا تکرارشونده و داراي نظم اند (تصوير و طرح شمارٔە ١(.