چکیده:
دوران حکومت خاندان بویه، از درخشانترین دورههای تاریخ ایران محسوب میگردد. بنیانگذاران این سلسله مهمترین حکومت مستقل و نیرومند ایرانی بعد از اسلام را تاسیس کردند. یکی از مهمترین فرمانروایان این حکومت، ابوشجاع فنا خسرو، ملقب به عضدالدوله میباشد که بدون شک از نامدارترین چهرههای آلبویه و سرآمد جباران عصر خویش میباشد. اقدامات عضدالدوله در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، مذهبی و مخصوصا در زمینۀ عمرانی او را از دیگر امیران آلبویه متمایز کرده است. در نوشتار حاضر، سعی شده با رجوع به منابع تاریخی دست اول و متاخر و بر اساس روش تاریخی-تحلیلی، شخصیت و اقدامات عضدالدوله دیلمی در زمینههای سیاسی، فرهنگی، مذهبی و عمرانی مورد بررسی قرار گیرد. با نگاهی به فهرست اقدامات و شخصیت عضدالدوله دیلمی در مییابیم که وی، شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان خود را به خوبی شناخته و درک کرده بود و شاید بتوان گفت که عضدالدوله فراتر از زمان خود و یا لااقل همراه با زمان حرکت میکرد که در نتیجۀ آن به خاطر گستردگی قلمرو و فتوحات، احترام به دانش و دانشمند، ایجاد موسسات علمی و فعالیتهای عمرانی همراه با تساهل و تسامح در مذهب، سرآمد حکام و امیران سدههای نخستین هجری قمری قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
با نگاهی به فهرست اقدامات و شخصیت عضدالدوله دیلمی در مییابیم که وی، شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان خود را به خوبی شناخته و درک کرده بود و شاید بتوان گفت که عضدالدوله فراتر از زمان خود و یا لااقل همراه با زمان حرکت میکرد که در نتیجۀ آن به خاطر گستردگی قلمرو و فتوحات، احترام به دانش و دانشمند، ایجاد مؤسسات علمی و فعالیتهای عمرانی همراه با تساهل و تسامح در مذهب، سرآمد حکام و امیران سدههای نخستین هجری قمری قرار گرفته است.
مهمترین هدفی که در این پژوهش دنبال میشود، تبیین شخصیت و اقدامات سیاسی، فرهنگی، مذهبی و عمرانی عضدالدوله در دوران آلبویه است.
تحقیق و پژوهش در منابع تاریخی آلبویه و جمع آوری مطالب پراکنده، مربوط به اقدامات عضدالدوله و تدوین آن گامی است در جهت روشن شدن دورهای خاص از تاریخ طولانی ایران اسلامی و نهایتاً برطرف کردن زوایای مبهم تحولات سیاسی، فرهنگی، مذهبی و عمرانی این عهد است.
هر چند که به نظر میرسد که در ابتدا قصد آن بود که لقب تاجالدوله به فناخسرو داده شود، اما ظاهراً عموی فناخسرو یعنی معزالدوله احمد، امیر آلبویه در بغداد، لقب تاجالدوله (تاج حکومت) را برای برادرزادهاش زیادی دانسته و لاجرم خلیفه به لقب عضدالدوله (بازوی حکومت) اکتفا کرده است (ابن اثیر، 1386: 8/544).
در بیشتر این دوران که بیش از ۲۵ سال به طول انجامید (به جز چند سال پایانی) وظیفه کشورداری و کشورگشایی عملاً بر دوش رکنالدوله بود و عضدالدوله در آرامش با ثبات فارس پرورش میافت تا به پادشاهی بزرگ تبدیل گردد که میبایست بعدها نقش مهمی در تاریخ ایران بازی کند.