چکیده:
یکی از مهمترین عوامل تصمیمگیری در سرمایهگذاری، میزان ریسک و بازده داراییهای سرمایهای است. انتخاب مجموعهایی از داراییهای بهینه اغلب با تبادل بین ریسک و بازده صورت میگیرد، هر چه ریسک مجموعه داراییها بیشتر باشد بنابراین سرمایهگذاران انتظار دریافت بازده بالاتری خواهند داشت. منظور از بهینه سازی پرتفوی، انتخاب بهترین ترکیب از دارایی-هایی است که تا حد امکان بازده پرتفوی سرمایهگذاری حداکثر و ریسک آن حداقل شود، بنابراین میتوان گفت: یکی از گام-های مهم در تشکیل پرتفوی، تعیین نسبت یا وزن بهینهایی از داراییهاست به گونهایی که ریسک پرتفوی سرمایهگذاری کاهش یابد. این گام مهم از طریق انتخاب استراتژی مناسب صورت میگیرد. پژوهش حاضر به بررسی تخصیص بهینه دارایی-ها (سکه و سهام) با استفاده از متغیرهای اقتصاد کلان میپردازد. هدف این پژوهش مقایسه عملکرد پرتفوی مبتنی بر پیش-بینیپذیری، با پرتفوی مبتنی بر استراتژی (1/N) است.نتایج حاصل شده از آزمون مقایسهایی واریانسها و نسبت شارپ نشان داده است استراتژی میانگین واریانس با ضریب ریسکگریزی معین (سه و پنج) در همهی پنجرهها قادر به شکست استراتژی (1/N) است. دلیل عملکرد بهتر استراتژی میانگین واریانس این است که مبنای اساسی تصمیمگیری پیشبینی پذیری بازدهی داراییها است و وزندهی هر دارایی در هر ماه بر مبنای حداکثر بازدهی پیشبینی شده صورت میگیرد.
AbstractOne of the most important factors in deciding on investment is the amount of risk and output on capital assets. Choosing a set of optimal assets is often done by exchanging between risk and output, the higher the risk, so investors expect higher outputs. Portfolio optimization is about choosing the best combination of assets to maximize output on investment and minimize risk as much as possible. Therefore, one of the important steps in portfolio formation is to determine the optimal ratio or weight of assets to reduce the risk of investment portfolio. This important step is made by choosing the right strategy. The present study investigates the optimal allocation of assets (coins and stocks) using macroeconomic variables. The purpose of this study is to compare the performance of a predictability-based portfolio with a strategy-based portfolio (1/N).The results of the comparative test of variances and the Sharp ratio showed that the strategy of mean variance with a specified risk aversion coefficient (three and five) in all windows was able to defeat the strategy (1/N). The reason for the better performance of the mean variance strategy is that the underlying decision making is the predictability of asset outputs, and the weighting of each asset is based on the projected maximum output per month. The weighting of each asset per month is based on the maximum expected output.
خلاصه ماشینی:
ارتباط متغيرهاي کلان با پيش بينيپذيري بازدهي سهام تانگجي تپروم ٢ (٢٠١٢) نشان داده است که متغيرهاي اقتصاد کلان مورد استفاده در تحقيقات تجربي را ميتوان به چهار گروه تقسيم کرد: متغيرهاي مربوط به شرايط اقتصادي عمومي، متغيرهايي که شامل نرخ بهره و سياست پولي است ، متغيرهاي منعکس کننده سطح قيمت ها و متغيرهايي که مرتبط با فعاليت هاي بين المللي است .
Kirui, Wawire & Onono در ادامه متغيرهاي کلان اقتصادي منتخب در اين پژوهش که بر پيش بينيپذيري بازدهي شاخص قيمت نقدي سهام مؤثرند، معرفي ميشوند.
در اين پژوهش اثرات متغيرهاي کلان اقتصادي شامل شاخص قيمت مصرف کننده ، نرخ بهره بانکي، قيمت طلا، شاخص توليدات صنعتي، قيمت نفت ، نرخ ارز، تلاطم قيمت سهام و عرضۀ پول بر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب تئوري قيمت گذاري آربيتراژ بر اساس داده هاي فروردين ١٣٨٤ تا اسفند ١٣٩٤ مورد بررسي قرار داده اند.
مرحله اول ، نحوه پيش بيني بازدهيهاي مورد انتظار سهام و سکه در اين پژوهش رفتار سرمايه گذاري بررسي ميشود که قصد دارد از ميان سه دارايي سهام ، سکه و دارايي بدون ريسک (نرخ بازدهي سپرده بانکي) وزن هاي سرمايه گذاري خود را انتخاب کند.
1. Demiguel, Garlappi & Uppal ٥-٣-٣.
در ساير رگرسيون هاي دو متغيره ايي که شامل بازدهي يک ماه قبل سهام و ساير متغيرها (ارز، نفت ، توليد ناخالص داخلي و تورم ) هستند مقدار ميانگين R٢̅ صفر و منفي است که نشان ميدهد اين نوع رگرسيون ها قابليت پيش بينيپذيري بازدهي سکه را ندارند.