چکیده:
در شعر معاصر ایران، محمد حسین شهریار یکی از پنج شاعر برتر و مقبول فارسی زبان است که به دلیل تسلطش به زبان ترکی در کشورهای ترک زبانی چون ترکیه، آذربایجان و دیگر کشورهای ترک نیز شناخته شده است. وی را در عرصه شعر رمانتیک بهترین شاعر رمانتیک در دوره معاصر ایران میشناسند. اگر چه وی شاعری غزلسراست با این حال این امر باعث نشده که وی رغبتی به سرودن اشعار دینی و اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. وی از زمره شاعرانی است که پیوسته حوادث و رخدادهای اجتماعی را مورد توجه قرار داده است و از طرفی شخصیّت وی به گونه ایست که اغلب او را به عنوان شاعری مذهبی میشناسند، شاعری که به گواه بسیاری از اشعارش، « دین » یکی از دغدغههای او بوده و حتی مسائل دینی و اعتقادی در تعیین مسیر زندگی او موثر بوده است. جای جای شعر شهریار سخن از جهان وطنی ست و یگانگی ادیان. وی محمد و موسی و عیسی را راهیان یک مقصد میداند و جهانیان را به خداپرستی فرا میخواند. از سوی دیگر بسامد اشعاری که در آن جهانیان را از جنگ و خونریزی بر حذر میدارد و اخلاق و انسانیت را ویژگی یک تمدن واقعی میداند، بسیار قابل توجه است، به طوری که میتوان او را شاعری صلح طلب نامید.
خلاصه ماشینی:
از اين رو افراد بشر را از اينکه سخن از دين من و وطن من به ميان آورند منع ميکند: وطن کجاست، فرو هل حکايت وطن من يکي است کيش، رها کن حديث مسلم و ترسا جهان مراست وطن، مذهب من است محبت چه کافر و چـــه مسلمان، چه آســـيا، چه اروپا (همان، 446) در شعر زيباي « پيام به انشتين»، شهريار با لحني که حاکي از نگراني او درباره آينده بشريت است، از انشتين ميخواهد که علم و دانش خود را براي صلح جهاني به کار گيرد نه براي ملت يا مذهبي خاص.
در يک کلام شهريار در تمام اين موضوعات در کسوت يک انسان صلح طلب و عدالتخواه ظاهر شده است؛ اگر با تمّدن ميستيزد، اگر جنگ جهاني را محکوم ميکند، اگر قائل به برداشتن مرزهاي بين المللي است، اگر سخن از دين واحد و يکي بودن اسلام و مسيحيت و يهوديت به ميان ميآورد، اگر سعي دارد انشتين را قانع کند که کشفياتش چيزي جز گفتههاي دين نيست، در همه این موارد به دنبال مدينه فاضلهاي است که انسانها در کنار يکديگر با صلح و آرامش و بدون جنگ و خونريزي زندگي کنند و دنيايي را طلب ميکند که توحيد و يکتاپرستي قانون حاکم بر آن باشد.