چکیده:
مشروعیت ازدواج دختر بالغ و رشید، در صورتی که بتواند امور زندگی خود را به نحو مستقل اداره کند و قدرت تصمیمگیری صحیح در امور زندگى خود را داشته باشد و بیم فریبش در میان نباشد، را میتوان از منظر فقه مذاهب اسلامی با تکیه به آیات و روایات وارده اثبات کرد؛ یعنی دختر بالغ و رشیده در امر نکاح مستقل است و اذن ولی لازم نیست و پدر یا جد پدری بر او ولایت ندارند. نتیجه آنکه در حکم تکلیفی، نیازی به اجازه پدر یا جد پدرى وجود ندارد و در حکم وضعی نیز اجازه آنان شرط صحت عقد نیست. روایات امامیه اراده دختر رشیده در امر نکاح را معتبر شمرده است و بسیاری از علمای امامیه بر طبق آن فتوا دادهاند. در میان اهل سنت نیز برخی استقلال باکره را پذیرفته و برخی ولایت پدر و جد را حاکم دانستهاند؛ عمده ادله فقهای مذاهب، اطلاقات آیات قرآن در باب نکاح است و تمسک به روایات خاصه، مربوط به فقهای امامیه میشود.
مشروعیه زواج البنت البالغه والرشیده، فیما اذا کانت قادره علی اداره شوون حیاتها علی نحو مستقل، ولدیها القدره علی اتخذا القرارات الصحیحه فی ما یخص شوون حیاتها، ولا یخاف علیها من الوقوع ضحیه التحایل والخداع، یمکن اثبات ذلک من منظار فقه المذاهب الاسلامیه، استنادا الی ما جاء فی الایات القرانیه والاحادیث الشریفه الوارده فی هذا المجال؛ وهذا یعنی ان البنت البالغه والرشیده مستقله فی امر النکاح، ولا یشترط اذن ولیها، ولا ولایه لابیها ولا جدها لابیها علیها. والنتیجه هی انه فی الحکم التکلیفی، لا حاجه لاذن الاب ولا الجد للاب، وفی الحکم الوضعی ایضا لا یشترط اذنهما لصحه العقد. الاحادیث المعمول بها عند الامامیه تری ان اراده البنت الرشیده معتبره فی امر النکاح، وقد افتی الکثیر من علماء الامامیه وفقا لذلک. واما بالنسبه الی اهل السنه فهناک منهم من یری استقلال الباکر، فی حین یری قسم اخر منهم ولایه الاب والجد حاکمه. الادله الاساسیه التی یعول علیها فقهاء المذاهب، اطلاقات ایات القران فی باب النکاح، والتمسک بروایات خاصه، تتعلق بفقهاء الامامیه.
خلاصه ماشینی:
بررسی فقهی شرط استقلال باکره برای اسقاط ولایت از دیدگاه فقهای مذاهب علی مرتضویمهر 1 * [تاریخ دریافت: 01/02/1399 تاریخ پذیرش: 29/07/1399] چکیده مشروعیت ازدواج دختر بالغ و رشید، در صورتی که بتواند امور زندگی خود را به نحو مستقل اداره کند و قدرت تصمیمگیری صحیح در امور زندگى خود را داشته باشد و بیم فریبش در میان نباشد، را میتوان از منظر فقه مذاهب اسلامی با تکیه به آیات و روایات وارده اثبات کرد؛ یعنی دختر بالغ و رشیده در امر نکاح مستقل است و اذن ولی لازم نیست و پدر یا جد پدری بر او ولایت ندارند.
۹. دختر استقلال دارد، ولي احتیاط در تحصیل اذن پدر است به این شرط که انتخاب دختر هتک حرمت پدر نباشد؛ پس اگر دختر با کسی قصد ازدواج دارد که هتک پدر است، پدر میتواند دختر را منع کند، ولی حق ندار او را مجبور به نکاح با شخصی خاص کند.
دلیل پنجم: روایات خاصه در باب استقلال دختر در نکاح روایت بريد بنمعاويه عَلِی بنإِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابنأَبِی عُمَیرٍ عَنْ عُمَرَ بنأُذَینَةَ عَنِ الْفُضَیلِ بنیسَارٍ وَ مُحَمَّدِ بنمُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ بنأَعْینَ وَ بُرَیدِ بنمُعَاوِیةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «الْمَرْأَةُ الَّتِی قَدْ مَلَکتْ نَفْسَهَا غَیرَ السَّفِیهَةِ وَ لَا الْمُوَلَّى عَلَیهَا إِنَّ تَزْوِیجَهَا بِغَیرِ وَلِی جَائِزٌ»؛ 1 روایت فضلا از امام باقر (ع) است که فرمودند: «زنی که صاحب اختیار خودش است و سفیه و تحت ولایت نیست، میتواند بدون اذن ولی ازدواج کند».