چکیده:
محور اصلی سوره محمد که نام دیگر آن قتال است، مسئله جهاد و مسائل پیرامونی آن است. در آیات پایانی این سوره خداوند بعد از آنکه حال کفار و بیماردلان و سستی آنان در امر قتال و حال مرتدین را بیان میفرماید، روى سخن را به مؤمنین برگردانده از اینکه مثل آن کفار و منافقین و مرتدین باشند و با مشرکین سازش نموده به سوى آنان متمایل شوند بر حذرشان میدارد و در ادامه آنها را دعوت به جهاد میکند و سپس به حب دنیا بهعنوان مانعی در مسیر جهاد توجه میدهد و در نهایت چنین میفرماید که شما برای انفاق در راه خداوند فراخوانده میشوید؛ اما برخی از شما در اینباره بخل میورزند اما بدانید که اگر از فرمان خداوند روی گردان شوید خداوند به جای شما قومی را خواهد آورد که مانند شما نیستند و نسبت به جهاد و انفاق در راه آن سستی نمیکنند. در نوشتار پیش رو تلاش شده است با توجه به قرائن داخلی آیات و نیز روایاتی که در این زمینه وجود دارد به این سوال پاسخ داده شود که مقصود از قومی که در این آیات وعده آمدنشان داده شده است کیست؟ چنین به نظر میرسد که در روایات پیشوایان معصوم با شکلهای مختلف از قوم فارس به عنوان مصداق قوم موعود یاد شده است و بسیاری از مفسران شیعه و اهلسنت نیز به قاطعیت و یا به عنوان یک احتمال قابل توجه این دیدگاه را پذیرفتهاند.
The main axis of Surah Muhammad (sa), which is also called jihad, is the issue of jihad and its surrounding issues. In the final verses of this surah, God almighty , after expressing the condition of the infidels and the heartly sicks and their weakness in the matter of jihad and the condition of the apostates, returned the word to the believers and warns them not to be like the disbelievers, hypocrites, and apostates, and not to compromise with the polytheists, and not to incline to them and then He invites them to jihad and then reminds them that worldliness is an obstacle in the way of jihad and finally says that you are invited to give alms in the way of God, but some of you are stingy about this , but know that if you turn away from God's command, God will replace you with people who are not like you and do not neglect jihad and charity in the way of God. In the following article, an attempt has been made to answer the question of who are the people promised to come in these verses, considering the internal context of the verses as well as the narrations that exist in this field, It seems that in the narrations of the infallible Imams, the Persian people have been mentioned in various forms as examples of the promised people, and many Shiite and Sunni commentators have accepted this view as a definite or as a significant possibility.
خلاصه ماشینی:
مقدمه در مصادر حدیثی شیعه و اهلسنت روایات فراوانی وجود دارد که از نژاد فارس به عظمت سخن گفته و از آنان تجلیل کرده است در پارهای از این روایات به نقش آخرالزمانی قوم فارس و تأثیراتی که این قوم مومن و مقاوم بر محیط پیرامونی خود برجای میگذارد و نقشی که در حمایت از دین و آموزههای اصیل اسلامی ایفا میکند اشاره شده است این روایات در کتابهای متعدد و در ابواب مختلف پراکنده است و بخشی از آن در منابع تفسیری و در مقام تفسیر آیاتی از کلام الله مجید است و بسیاری از مفسران متقدم و متأخر شیعه و سنی به استناد همین روایات پارهای از آیات قرآن را ناظر به قوم فارس دانستهاند روشن است که اگر بتوان این آیات و نیز روایات مربوط به آن را همراه با دیدگاه محدثان و مفسران در اینباره جمعآوری و دستهبندی و تحلیل کرد ابعاد بیشتری از موضوع روشن خواهد و افقهای تازهای بر محققین گشوده خواهد راقم این سطور در مقالات دیگری برخی از این آیاتی که به حسب تفسیر پیشوایان معصوم به نژاد فارس تفسیر شده است را بررسی کرده است در نوشتار پیش رو به سی و هشتمین آیه از سوره مبارکه محمد که از همین دست آیات است پرداخته خواهد شد.