چکیده:
شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام به مقوله اسلام و مسأله ملیت پرداخته و با تبیین جداییناپذیری دین اسلام از هویت ایرانی، رویکرد ایدئولوژیکِ رژیم سلطنتی از ملیت ایرانی را مردود دانسته است. اما این روایت خود در اسارت نوعی ایدئولوژیِ جهانوطنی اسلامی درآمده بود که بیش از یکسده در جهان اسلام رواج داشت. در نتیجه، به علت آنکه هدف اصلی وی در این اثر، ابطال ملیگرایی سلطنتی بوده است، موضوع تبیین ملیت و جنبههای ایجابی آن در این اثر دوره ناتمام مانده است. مقاله حاضر، این روایت ناتمام از ملیت ایرانی را در دو سطح؛ مبانی نظری و نتایج عملی بررسی کرده است. در سطح مبانی نظری، نارساییهای اندیشه اتحاد اسلام را بررسی و نشان داده است که در جهان اسلام، این اندیشه با نفی نظام دولتهای ملی درصدد احیاء خلافت بوده و با شکست احیاء خلافت اسلامی، در عمل مقهور نظام دولتهای ملی شده است؛ چنانکه در سطح عملی نیز نظام آموزشی، سیاسی و حقوقی کشور را با چالشهای جدّی مواجه کرده و نتیجه میگیرد که نفی مفهوم دولت ملی و عدم ارائه تفسیر روشنی از رابطه دولت ملی با ملت توحیدی، روح ملی میان دو کالبد ملی و جهانی سرگردان شده است.
In his book, Mutual Services between Iran and Islam, Shahid Motahari has dealt with Islam and the issue of nationality and, by explaining the inseparability of Islam from Iranian identity, rejects the ideological approach of the monarchy to Iranian nationality. However, this narrative itself had been captured by a kind of cosmopolitan Islamic ideology that was common in the Islamic world for more than a century. As a result, since his main goal in this book was to reject royal nationalism, the subject of explaining nationality and its necessary aspects in this book has been remained unfinished. The current paper has examined this unfinished narration of Iranian nationality on two levels: theoretical foundations and practical results. At the level of theoretical foundations, the paper has examined the shortcomings of the idea of Islamic unity and has shown that in the Islamic world, this idea seeks to revive the caliphate through negating the system of national government, and by defeating the revival of the Islamic caliphate, has been defeated by the system of national government in practice, The findings of the study show that, in the practical level, the educational, political, and legal system of Iran has faced serious challenges and the negation of the concept of the national government and the lack of a clear interpretation of the relationship between the national government and the monotheistic nation, the national soul has been wandered between the two national and global bodies.
خلاصه ماشینی:
در سطح مبانی نظری، نارساییهای اندیشه اتحاد اسلام را بررسی و نشان داده است که در جهان اسلام، این اندیشه با نفی نظام دولتهای ملی درصدد احیاء خلافت بوده و با شکست احیاء خلافت اسلامی، در عمل مقهور نظام دولتهای ملی شده است؛ چنانکه در سطح عملی نیز نظام آموزشی، سیاسی و حقوقی کشور را با چالشهای جدّی مواجه کرده و نتیجه میگیرد که نفی مفهوم دولت ملی و عدم ارائه تفسیر روشنی از رابطه دولت ملی با ملت توحیدی، روح ملی میان دو کالبد ملی و جهانی سرگردان شده است.
به همین علت، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مفهوم اُمتِ واحد و ملتِ اسلامی، مستلزم نفی و انكار ملیت تلقی نشده است، بلكه در اصل یازدهم از دولت جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضوی از ملل متحد و یكی از اعضای جامعه جهانی خواسته شده است كه سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملتهای مسلمان قرار دهد.
چنانچه وی گفته بود كه ملتهای مسلمان میتوانند ضمن حفظ هویت ملی و پاسداری از تمامیت ارضی كشور خود، نوعی همگرایی سیاسی و همبستگی فرهنگی و اقتصادی را در میان كشورهای اسلامی ایجاد كنند، هیچ ابهامی در فهم آرمان همبستگی مورد نظر وی پیش نمیآمد، اما وی از بیان و تصریح به این نكته استنكاف ندارد كه این ملیت جدید میتواند بدیل و جایگزین نظام دولتهای ملی باشد: «مردانی چون عبدالرحمن کواکبی، سیدجمالالدین اسدآبادی، محمد عبده، نائینی و اقبال و بشیر ابراهیمی، پیشروان آن بینش جدید از توحید و اسلام...
Forming National Identity in Iran: The Idea of Homeland Derived from Ancient Persian and Islamic Imagination of Place.
Forming National Identity in Iran: The Idea of Homeland Derived from Ancient Persian and Islamic Imagination of Place.