چکیده:
برگزیدن دینداری یا غیردینداری میتواند از جمله مهمترین انتخابهای زندگی بهشمار رود. در هنگام تکافوی ادلة دینداری و غیردینداری در حوزة نظر میتوان ندانمگرایی را بهعنوان راه سوم برگزید، اما در عمل چنین نیست و تنها دو راه وجود دارد. در چنین شرایطی باید جانبی را برگزید که ضرر کمتر و سود بیشتری را در پی داشته باشد. با مقایسة سود و ضرر مورد ادعای دینداران و غیردینداران و احتساب میزان کمیشدة آنها میتوان دریافت که مجموع سود دینداری بیشتر از غیردینداری است. عنوان این تقریر از دلیل معقولیت که بر مبنای شرطیة پاسکال شکل گرفته، سود مورد انتظار برتر است و براساس آن میتوان ثابت کرد که در عمل باید دینداری را برگزید و دیندارانه زندگی کرد. این دلیل با وجود برخی شباهتها، با شرطیة پاسکال در پارهای پیشفرضها و هدفها متفاوت است. در این دلیل محدودیتهای دینداری لحاظ شده و برای برخی غیردینداران بهرة اخروی در نظر گرفته شده است. هدف این دلیل نیز ترجیح دینداری در عمل است نه اثبات حقانیت دینداری. وجود ادیان مختلف با ادعاهای متعدد و گاه متعارض، مغالطی بودن، جدلی بودن، ناسازگاری با قاعدة قبح عقاب بلابیان، نادرستی و نامدلَّل بودن پیشفرضها و ناتوانی از اثبات ضرورت دینداری، مهمترین شبهات عقلی فراروی این دلیل است که در مقاله پاسخ داده شده است. ارائة صورتبندی نو برای دلیل معقولیت و بهکارگیری آن برای اثبات ضرورت دینداری و پاسخ به مهمترین شبهات فراروی آن مهمترین دستاورد مقاله بهشمار میرود.
The adoption of religiosity or non-religiosity can be one of the most important choices of one’s life. When the arguments for religiosity and non-religiosity are equivalent, agnosticism can be selected as the third alternative in theory. However, the third theoretical option is not available in practice. Then, in such situations, a side should be taken that brings about less loss and more gain. Through the quantitative calculation and comparison of the loss and gain claimed by religious and non-religious people, we can see that the overall gain of religiosity is more than non-religiosity. This reading of intelligibility argument that is formed based on Pascal’s wager is called “the expected superior gain,” using which it can be proved that one should select religiosity in practice and live religiously. Despite some similarities, this argument is different from Pascal’s wager in some premises and purpose. In this argument, the limitations of religiosity are taken into account, and otherworldly gain is deemed for some non-religious people. Moreover, the purpose of this argument is to show the preferability of religiosity in practice rather than proving the rightfulness of religiosity. The existence of different religions with various – and sometimes contradictory – claims, sophisticality, dialecticality, incongruence with the principle of “the badness of non-cautioned punishment,” inaccuracy and irrationality of the premises, and the inability to prove the necessity of religiosity are the main rational doubts facing this argument that are answered in this article. Providing a novel formation for the intelligibility argument and using it to prove the necessity of religiosity as well as responding to the main doubts against it are the main contributions of the article at hand.
خلاصه ماشینی:
٣. پيشينه بيشتر آثار موجود دربارة دليل معقوليت به گزارش و بررسي شرطيۀ پاسکال اختصاص يافته است که ميتوان به اين مقالات اشاره کرد: «تحليل و نقد شرطيۀ پاسکال با توجه به نظريـۀ تصميم سازي» (خسروي و اکبري، ١٣٨٤)؛ «بررسي انتقادي تقرير ويليـام جيمـز از شـرطيۀ پاسکال » (اکبري و خسروي، ١٣٧٨)؛ «بررسي انتقادي استدلال شرط بندي پاسکال در اثبات وجود خـدا» (خسـروي و اکبـري، ١٣٩٠)؛ «تبيـين و تحليـل دليـل خداشناسـي پاسـکال » (عباس زاده و ميمنه ، ١٣٨٩)؛ «شرطيۀ پاسـکال : آيـا نظريـۀ معقوليـت يـک برهـان اسـت ؟» (محمدرضايي و حسيني، ١٣٨٩)؛ «شرط بندي پاسکال و اشکال خدايان متعدد» (زاديوسـفي و سعيدي مهر، ١٣٨٩)؛ «صرفه ايمان ؛ مقايسۀ استدلال شرطيۀ پاسکال با تقريرهاي اسلامي - شيعي» (شمس و مسعودي، ١٣٩٦)؛ «بررسي تمايز ماهوي «برهان شـرط بنـدي پاسـکال » و «حديث محاجه امام عليه السلام و ابن ابي العوجاء» و نتايج فلسفي و کلامـي آن » (مرواريـد و مهدوي مهر، ١٣٩٧)؛ در کتاب ضرورت عقلاني دين (عابـديني، ١٣٨٨) نيـز بـه اختصـار به عنوان يکي از براهين ارائه شده از سوي حکما براي اثبات ضرورت ديـن بـه آن پرداختـه شده است .
جدل قياسي است که از مقدمات مشهور يا مسلم تشکيل شده و هدف آن اقناع مخاطب و الزام او به پذيرش يـا رد ديدگاه و رأيـي خـاص اسـت (ابـن سـينا، ١٤٠٤ق : ٥١؛ طوسـي، ١٣٦٧: ٤٤٤؛ صـدرالدين شيرازي، ١٣٦٢: ٣٣) مشهورات قضايايي هستند که تنها به سبب شهرتشان بين همه يا بيشتر مردم يا علما پذيرفته شده انـد (فـارابي، ١٤٠٨ق ، ج ١: ١٩؛ سـهروردي، ١٣٧٥، ج ٤: ١٧٧) و مسلمات نيز قضايايي هستند که طرف مقابل آنها را پذيرفته و يا در علمي به صورت برهاني اثبات شده و در علم ديگر فرض شده اند (مولي عبدالله ، ١٤١٢ق : ١١٣؛ رازي، ١٣٨٤: ٤٦٣).