چکیده:
مقدمه: نارساخوانی به عنوان شایعترین اختلال یادگیری یکی از حوزههای متاثر از ضعف در کارکردهای اجرایی کودکان به شمار میآید و یافتن راههای بهبود کارکردهای اجرایی میتواند از بروز و پیدایش یک چرخه منفی ناکامی جلوگیری و به موفقیت تحصیلی دانش آموزان بینجامد لذا هدف پژوهشحاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر حافظه کاری و بازداری پاسخ دانشآموزان نارساخوان است. روش: پژوهش حاضر شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری آن شامل همه دانشآموزان دختر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-1397 شهر مشهد با تشخیص اختلال نارساخوانی بوده که از بین آنها، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون سیستم کارکرد اجرایی دلیس- کاپلان (D-KEFS)، آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1387)، استفاده شد. آزمودنیها در 8 جلسه یکساعته به صورت هفته ای یکبارطی دو ماه تحت برنامه آموزشی قرار گرفتند ولی در گروه کنترل هیچ مداخلهای انجام نشد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافتهها: افراد گروه آزمایش بعد از شرکت در جلسات آموزش خودتنظیمی، در پسآزمون عملکرد بهتری داشته و نمراتشان به طور معناداری نسبت به گروه گواه افزایش یافت. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی میتواند رویکرد درمانی مؤثری برای بهبود حافظه کاری و بازداری پاسخ دانشآموزان نارساخوان باشد.
Aim:A high percentage of children with learning disabilities, the most common of which is disordered reading or dyslexia, and one of the areas affected by poor performance, finding ways to improve performance can lead to academic achievement and preventing a student from preventing failureThe purpose of this study was to determine the effect of teaching self-regulation learning strategies on memory and inhibition of dyslexic students. Metod: The design of this semi-experimental study was a trial and control group in which 30 dyslexic students of elementary school students were selected through a sampling method. The statistical population of the elementary school students was dyslexic Education in Mashhad in the academic year of 97-96. Subjects were trained in eight 90-minute sessions once a week. Findings: The results of the research showed that training of self-regulation learning strategies on working memory and inhibition of dyslexic students' response was effective in collecting data. Conclusion: Based on this, it can be concluded that self-regulation learning on the components of executive function can be an effective therapeutic approach for dysfunctional students.