چکیده:
با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی میراث آن در زمینه کشورداری، دیوان سالاری و دیگر عرصهها به جهان اسلام انتقال یافت و ضمن سازگاری با جهان بینی و قوانین اسلامی در کسوتی تازه به حیات خود ادامه داد. در این میان یکی از مواریث و سنن دولتمداری ساسانی که تا حد زیادی مغفول مانده، سنتهای سپاهیگری است که گمان اغلب مورخان برآن است که با فتح ایران توسط اعراب مسلمان و فروپاشی نظام طبقاتی و کاست گونه ساسانیان طبقه نظامیان هم برای همیشه از عرصه هستی محو شدند و نشانی از آنها در دوره اسلامی باقی نماند. این در حالی است که حذف طبقه نیرومند سپاهیان ساسانی ابدا به معنای حذف میراث داران این طبقه نیست و با مطالعه تحولات سیاسی ـ نظامی جامعه ایران در فرایند گذار از ساسانی به عصر اسلامی، به خوبی میتوان وارثان سنتهای سپاهیگری ساسانی را در وجود جنگاوران دیلمی مشاهده کرد که این سنتهای را تا چندین قرن بعد از اسلام در اقصی نقاط جهان اسلام نمایندگی کردند.
After the collapse of the Sassanid Empire, its legacy in the field of governance, bureaucracy and other areas was transferred to the Islamic world and while adapting to the worldview and Islamic laws, it continued to live in a new guise.In the meantime, one of the legacies and traditions of Sassanid statehood that has been largely neglected is the military traditions, which most historians believe that with the conquest of Iran by Muslim Arabs and the collapse of the class system of the Sassanid, the military class will be out of existence forever and does not remain sign of them in the Islamic period.However, the elimination of the strong class of Sassanid armies does not mean the elimination of the heirs of this class and by studying the political-military changes of Iranian society in the process of transition from Sassanid to the Islamic era, one can well see the heirs of Sassanid military traditions in the presence of Dailami warriors who represented these traditions in all parts of the Islamic world until several centuries after Islam.
خلاصه ماشینی:
آنچه به عنوان پرسش مقاله مطرح مي شود اين است که چرا پيادگان ديلمي برخلاف ديگر رسته هاي سپاه ساساني مانند اسواران بعد از اسلام از ميان نرفتند و در دل تاريخ محو نشدند و توانستند ساختار خود را حفظ کنند و حتي به طور وسيع در ارتش هاي اسلامي خدمت کنند؟ اين پرســش به طور طبيعي ما را به پرســش ديگري رهنمون مي کند و آن اينکه جنگاوران ديلمي چه سنت هاي سپاهيگري اعم از ملموس (فنون رزم ) يا ناملموس (فرهنگ سپاهيگري ) از دوره ساساني با خود به عصــر اســلامي منتقل ســاختند؟ اما در خصــوص پيشــينه تحقيق گفتني اســت که از ميان پژوهش هاي صـورت گرفته در باب ديلميان و جايگاه آنان در تاريخ ايران و اسـلام ، کتاب شـهرياران گمنام احمد کســروي به رغم آنکه چندين دهه اســت از تأليف آن گذشــته ، هنوز اثري وزين و پرمايه است (کسروي ، ١٣٥٣٫: ١٦٤٫) بعدازآن بايد از رساله ولاديمير مينورسکي بانام فرمانروايي و قلمرو ديلميان يادکرد (مينورسکي ، ١٣٠٧: شماره ١٤٥٫) که درواقع متن سخنراني اوست که در موزه گيمه پاريس در سال ١٩٣١ ايراد کرده است .