چکیده:
استیضاح رئیسجمهور، از قویترین ابزارهای نظارت سیاسی پارلمان بر قوه مجریه است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ذیل اصل 131 پذیرفته شده است. از این سازوکار حقوقی تنها یک بار پس از انقلاب اسلامی، آن هم پیش از بازنگری در قانون اساسی و تغییر و تحول در نظام پارلمانی وقت استفاده شده است، به همین دلیل برای روشن شدن جزئیات این فرایند و نیز تعیین تکلیف قوه مجریه پس از استیضاح و عزل رئیسجمهور، ادبیات حقوقی چندانی تولید نشده است. این امر تا حدودی نحوه استفاده از ابزار نظارتی مذکور را که نوعاً در شرایط متشنج و پرالتهابی از آن استفاده میشود، مبهم و غیرشفاف باقی گذارده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته، با امعان نظر در قانون اساسی و سایر هنجارهای حقوقی مرتبط از جمله قانون آییننامه داخلی مجلس و قانون آییننامه چگونگی بررسی عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور، مقدمات و نتایج حقوقی استیضاح رئیسجمهور ارزیابی شده و ضمن بررسی چالشهای موجود در این حوزه، از جمله مواردی چون عدم حضور رئیسجمهور در جلسه استیضاح، فرض عدم موافقت رهبری با عزل رئیسجمهور یا کفالت معاون اول رئیسجمهور، چگونگی نظارت بر عملکرد کفیل و شورای ریاست جمهوری در زمان کفالت و ... ، به این پرسش پاسخ داده میشود که مقدمات و نتایج استیضاح رئیسجمهور در حقوق اساسی ایران چگونه تحلیل میشود؟
The Interpellation of the president is one of the strongest tools of parliament to supervise the executive, which is accepted in the Constitution of the Islamic Republic of Iran under Article 131. This legal mechanism has been used only once after the Islamic Revolution which was before the Constitutional Review and the change in the parliamentary regime and that's why not much legal content has been produced to clarify the details of this process, as well as to determine the duties of the executive after the Interpellation and dismissal of the president. This has made the oversight tools which is typically used in tense and inflammatory conditions, unclear and non-transparent. In this descriptive-analytical study, we intend to consider the constitution and other related legal norms, including the Rules of Procedure of the Islamic Parliament of Iran and Rules of Procedure on how to check the political inadequacy of the President. We also evaluate the legal preparations and sequences of the president's interpellation and investigate the challenges that exist in this area, such as the absence of the president in the interpellation session, the condition that the Leadership disagrees with the dismissal of the President or the substitution of the first vice president, How to supervise the performance of the deputy and the Presidential Council during the substitution etc. We also provide reasonable suggestions to rectify these weaknesses. We have also answered the question, how are the preconditions and results of the president's impeachment analyzed in the Iranian constitute.
خلاصه ماشینی:
شايان ذکر است که فرايند استيضاح با سؤال از رئيس جمهور تفاوت اساسي دارد و اگرچه در متن هر دو سازوکار نظارتي، طرح سؤالات نمايندگان انجام ميگيرد، مطابق با تبصره ماده ٢١١ قانون آيين نامه داخلي مجلس شوراي اسلامي، فرايند طرح سؤال نمايندگان از رئيس جمهور پس از توضيحات وي و پاسخ او به اين پرسش ها خاتمه يافته و رأيگيري درباره قانع شدن يا نشدن نمايندگان از پاسخ هاي رئيس جمهور خاتمه مييابد و در صورت عدم اقناع نمايندگان ، حداکثر آن ها ميتوانند موضوع مورد سؤال را درصورتيکه نقض يا استنکاف از اجراي قانون باشد به قوه قضاييه ارسال کنند، درحاليکه استيضاح ، داراي ضمانت اجراي مستقيم سياسي و در حقيقت آخرين ابزار قوه مقننه براي نظارت بر قوه مجريه است (پروين و اصلاني، ١٣٩١: ٢٤٨).
اين تحقيق که به صورت توصيفي - تحليلي و جمع آوري اطلاعات به روش کتابخانه اي انجام گرفته ، ابتدا به تعريف استيضاح و سابقه آن در قوانين اساسي مشروطه و متمم آن و همچنين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (پيش و پس از بازنگري) خواهد پرداخت و در ادامه سازوکار استيضاح و عزل رئيس جمهور در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ، شامل طرح استيضاح در مجلس ، سخنراني نمايندگان موافق و مخالف و پاسخ رئيس جمهور و اطلاع به مقام رهبري بررسي ميشود و در انتها تکليف دولت و مجلس پس از عزل رئيس جمهور شامل کفالت رئيس جمهور، تشکيل شوراي موقت رياست جمهوري و محدوديت هاي مقرر تا زمان انتخاب رئيس جمهور جديد مورد توجه قرار خواهد گرفت .