چکیده:
یکی از چالشهای مهمی که بسیاری از مراکز شهرها و بهویژه بافتهای تاریخی با آن مواجهاند، عدم انطباق ساختار فضایی این بافتها با نیازها و فعالیتهای امروزی است. در سالهای اخیر، بیتوجهی به بافتهای تاریخی، آنها را از جریان زندگی دور کرده است. این بافتها از یک سو با فرسودگی و چالشهای بسیاری از جنبههای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و از سوی دیگر ظرفیتها و ارزشهای هویتی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری دارند که این امر بازآفرینی را به اقدامی مهم و ضرورتی انکارناپذیر در مواجهه با آنها تبدیل کرده است. این بافتها از ظرفیتهای بینظیری برای ساخت و احیای فضاهای خلاق، شکلگیری صنایع خلاق و جذب و نگهداشت گروههای خلاق برخوردار هستند. به همین سبب الگوی بازآفرینی خلاق مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکانهای خلاق در زمینۀ مراکز شهری بهویژه مراکز تاریخی از ظرفیت قابلتوجهی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران است؛ چرا که این بافت علیرغم ارزشهای هویتی با فرسودگی مفرط بهویژه در سالهای اخیر روبهرو بوده است. رویکرد این پژوهش آمیخته است و از روش دلفی بهمنظور تدوین شاخصها و از روش تحلیل محتوای کیفی دادههای متنی حاصل از مصاحبههای نیمهساختاریافته در تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی شهر تهران استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که بافت تاریخی تهران با دوگانهای از داراییها و محدودیتهای ساختاری در مواجهه و تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق روبهرو است که نتیجۀ آن همچنان افت کیفیت بافت و عدم بهرهگیری حداکثری از توان و ظرفیتهای موجود در بافت بوده است. در چنین شرایطی رویکرد بازآفرینی خلاق میتواند به الگویی مناسب برای بافت تاریخی و به موتوری برای توسعۀ اقتصادی و فرهنگی شهر تهران تبدیل شود. در این پژوهش بهمنظور ارائۀ چارچوب تحققپذیری رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران، شاخصها و مفاهیم استخراجشده در قالب مفاهیم در ارتباط با فرایند بازآفرینی و مفاهیم مربوط به محتوا و محورهای موضوعی بازآفرینی، در سه بخش شاخصهای بازآفرینی خلاق، ساختارهای پیشران و محدودکنندۀ تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق و راهکارهای مواجهه بازتنظیم میشوند.
Urban regeneration and adaptation of cities to the changes of modern life is one of the main measures of urban planning in all countries. Considering historic urban fabrics and using them to improve socio-economic conditions and address the social, demographic, technologic and economic geography of cities is an indispensable necessity. The scope of study in this article is the historical center of Tehran, which is equal to12th district of the Tehran municipality according to urban plans. This study uses mixed method. In the quantitative section, the indicators of realization of the creative regeneration of historic fabrics of Tehran were compiled in the quantitative section in the qualitative section, the content analysis of the semi-structured interviews with experts with some practical experience in the regeneration of the urban fabrics of Tehran. Finally, the framework for the realization of the approach of creative regeneration in the urban fabrics of Tehran described.The findings of this study indicate that the urban fabrics of Tehran is confronted with a dual set of restrictive assets and structures from both creative process and axis aspects, which results in a loss of fabrics quality and a lack of maximum utilization of existing fabrics capacities. Exposure to restrictive structures needs a set of solutions. Finally, it found that hybrid socio-economic planning, along with physical actions and interventions in the urban fabrics could provide the basis for the realization of a creative regeneration approach.
خلاصه ماشینی:
رويکـرد ايـن پـژوهش آميختـه اسـت و از روش دلفـي به منظور تدوين شاخص ها و از روش تحليل محتواي کيفي داده هاي متني حاصل از مصـاحبه هـاي نيمـه سـاختاريافته در تبيين چارچوب تحقق رويکرد بازآفريني خلاق در بافت تاريخي شهر تهران استفاده شده اسـت .
اين در حالي است که عليرغم آنکه بافت هاي تاريخي با ارزش هاي کالبدي و فرهنگي نهفته در خود بهترين نشانۀ هويـت شـهري هستند و از ارزش هاي راهبردي به ويژه از لحاظ اقتصاد و پيشبرد فرايند خلاقيت و نوآوري برخوردارند، متأثر از عوامل متعددي در طول زمان دستخوش تغييراتي ناخوشايند و درنتيجه فرسودگي شده اند؛ بنابراين حفظ بافت هاي تاريخي نه صرفا به عنوان پديده هاي نمادين ، بلکه به دليل شناخت سير تحول و تکامل تاريخ شهر و تمدن شهرنشيني، حفظ هويت و اصالت شـهري و تبيين حيـات شهري، براساس شواهد علمي، از طريق رويکردهاي نوين شهري امري ضروري است (شماعي و پوراحمد، ١٣٨٤).
از اين رو به رويکرد شهر خلاق در حوزه هاي مختلفي از ابعاد توسعۀ شهري توجه صورت گرفته است و محققان مختلفي به پژوهش درخصوص ابعاد مختلف مفهومي و کاربست آن پرداخته اند ( ;١٩٦١ ,Rhodes ;٢٠٠٩ ,Reckwitz Törnqvist, 2012; Girard et al.
بحث و يافته ها يافته هاي اين پژوهش نخست در دو بخش نتايج دلفي و تحليل مصاحبه ها و سپس در انتها در قالب چارچوب تحقق پذيري رويکرد بازآفريني خلاق در بافت تاريخي تهران ارائه ميشود.
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد به منظور تحقق رويکرد بازآفريني خلاق در بافت تاريخي تهران لازم است از اين ظرفيت ها براي مواجهه با ساختارهاي محدودکننده در بافت به درستي استفاده شود.