چکیده:
ایجاد زمینه صلح و سازش از طریق توسل به داوری، از شیوه های معمول آیین دادرسی مدنی است. در حقوق کیفری، عقیده بر آن است که نظام کیفری با نظم عمومی و حاکمیت دولت رابطه نزدیک دارد و نمی توان سرنوشت آن را به جامعه مدنی واگذار کرد. با این وصف به دنبال افزایش پرونده های کیفری، کارایی دستگاه قضایی و بازدهی نظام کیفری در مبارزه با بزهکاری و بازپروری بزهکاران رو به افول نهاده است. به همین سبب سیستم عدالت کیفری در جهت تحقق نظام عدالت ترمیمی، با طرح یک سیاست جنایی مشارکتی، به تدریج به سمت میانجیگری پیش رفته تا بزه دیده و بزهکار با وساطت میانجیگر، فارغ از تشریفات معمول در دادرسی های کیفری بتوانند ضمن مذاکره، خواسته های خود را مطرح نموده و بدین وسیله خسارات مادی و معنوی بزه دیده ترمیم و تکالیف و تعهدات بزهکار نسبت به بزه دیده و جامعه مشخص و موجبات جلوگیری از اطاله دادرسی فراهم گردد. مقنن با توجه به مبانی فقهی و مشروعیت صلح و سازش در اسلام، برای اولین بار در قانون آیین دادرسی کیفری 1392، قاعده میانجیگری را پذیرفت و بازپرس را به سعی در ارجاع امر به میانجیگری مکلف نمود.
خلاصه ماشینی:
سوالات مورد بحث این است که، میانجیگری کیفری طی چه فرآیندی حاصل می گردد؟ و نسبت به چه جرایمی قابلیت اجرا دارد؟ و چه شرایط و آثاری حاکم بر آن می باشد؟ در پاسخ به سوالات فوق می توان گفت، در فرآیند میانجیگری، اصل بر گفتگوی میان طرفین و تلاش آنها برای تبادل نظر و رسیدن به توافق است و آن مجموعه اقداماتی است که طی آن با مدیریت میانجیگر و با حضور بزه دیده و متهم و در صورت ضرورت سایر اشخاص مؤثر در حصول سازش، برای حل و فصل اختلاف کیفری با یکدیگر به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و در صورت حصول توافق، موافقت نامه ای را تنظیم و برای مقام قضایی مربوط ارسال می شود.
» اگر بخواهیم تعریف جامعی از میانجیگری ارائه دهیم باید گفت، میانجیگری کیفری، فرآیندی است که در نظام عدالت کیفری به عنوان یکی از روش های پایان دادن به مشکلات و عواقب ناشی از ارتکاب جرم در تمام مراحل دادرسی کیفری، شامل مرحله تحقیقات مقدماتی، مرحله تعقیب و مرحله دادرسی با فرض قبول درجه ای از مسئولیت توسط بزهکار و نیز بعد از محکومیت و حتی مرحله اجرای مجازات با مشارکت اختیاری طرفین از طریق گفتگو و مذاکره در محیطی غیر قضایی، که ترجیحا توسط بزه دیده مشخص می گردد، جهت ترمیم خسارات مادی و معنوی وارده بر بزه دیده و التیام در بهبود روابط انسانی، که با انجام فعل مجرمانه توسط بزهکار محقق گردیده است، با حضور شخص یا اشخاصی بی طرف که آشنا و متخصص اصول میانجیگری می باشند و در اصطلاح میانجی نامیده می شوند، صورت گیرد.