چکیده:
با رشد حوزههای دانش، انتشارات علمی نیز به سرعت توسعه یافته و در نتیجه این رشد، رصد روندهای پژوهشی در حوزههای گوناگون علم دشوار شده است. با توجه به محدودیتهای روشهای مرسوم تجزیه و تحلیل حوزههای مختلف علوم در دنیای جدید و فقدان تصور کامل و جامع آنها از علوم مختلف، روشهای نوینی توسط متخصصان علمسنجی و علوم رایانه ارائه شده است. در این راستا، متخصصان علمسنجی در تلاشند تا نقشههای حوزههای مختلف علمی را ترسیم کنند. به همین دلیل، آنها شاخصها و روشهای علمسنجی را با فنون نوین مصورسازی ترکیب کردهاند تا برای سیاستگذاران و جوامع علمی، بررسی و پیمایش در مسیرهای مختلف آن میسر شود. مطالعه حاضر، با هدف معرفی روشهای نگاشت نقشههای علمی؛ به خصوص تحلیل همرخدادی واژگان و روشهای متنکاوی، سعی دارد تا نظر پژوهشگران را به سمت حوزههای جدید تحلیل ساختار علوم رهنمون سازد. این مقاله ضمن توجه بر مفاهیم نگاشت نقشههای علمی و بررسی روشهای آن، به توضیح بنیانهای نظری نقشههای علمی میپردازد و در نتیجه این نوع نقشهها را به عنوان راهحلی برای بازنمون دانش ضمنی در راستای تبدیل آن به دانش آشکار، برای جامعه علمی پیشنهاد میکند.
Scientific publications are rapidly developing as a result of science domains development. Therefore tracing research trends in various domains of science has become a challenge. In fact, limitations of conventional methods of analysis of various domains of science and their weaknesses in representing a comprehensive view of knowledge, has led specialists of scientometrics and computer science to develop new methods to overcome it. In this direction, scientometrics specialists have been combined scientometrics indicators and methods with new visualization techniques to provide tools in order to study science and their relations. The aim of this study is to introduce methods of mapping the scientific maps especially co-word analysis and methods of text-mining analysis. This study tries to guide researchers to new fields of analyzing sciences structure. Therefore this paper focuses on the concepts of mapping scientific maps and verifying their methods try to explain theoretical foundations of scientific maps. Consequently suggests these maps to be used as a solution to convert the implicit knowledge into explicit knowledge.
خلاصه ماشینی:
کليدواژه ها: علم سنجي ، نقشه هاي علمي ، مصورسازي ، داده کاوي ، متن کاوي مقدمه يکي از نخستين ملزومات علاقه مندان و پژوهشگران براي ورود به هر حوزه علمي ، داشتن درکي صحيح از آن علم است ؛ بنابراين ، معرفي مباحثي که در محدوده هر علم مي گنجد بيش از هر چيز، ضروري محسوب مي شود و مي تواند زمينه هاي آشنايي شان را فراهم کند.
«ترسيم نقشه علم »٣، «ترسيم نقشه دانش »٤، «مصورسازي علم »٥ و «مصورسازي دانش »٦، نام هاي گوناگوني از حوزه ميان رشته اي جديد هستند که در سال هاي اخير در علم سنجي ، کاربردي وسيع يافته اند؛ اين حوزه ، از طريق پردازش ، استخراج و مرتب سازي اطلاعات به ترسيم نقشه علم مي پردازد و امکان تحليل ، مسيريابي و نمايش دانش را فراهم مي آورد؛ علاوه بر آن ، به منظور سهولت بخشيدن دسترسي به اطلاعات ، آشکارسازي ساختار دانش و کمک به جستجوگران دانش براي رسيدن به نتايج موفقيت آميز حرکت مي کند (& Shiffrin ٢٠٠٤ ,Borner).
(2009 کاربرد نقشه هاي مفهومي را مي توان در دو مورد خلاصه کرد: نشان دادن ديناميک هاي کمي گروهي از مفاهيم در يک حوزه علمي (که در نقشه ، تشکيل يک خوشه را مي دهند) و همچنين کشف روابط بين مفاهيم ( ٢٠٠٥ ,Marshakova-Shaikevich) به عقيده بورنر (نقل در محمدي ، ١٣٨٧) پژوهشگران يک حوزه مي توانند با استفاده از ترسيم يک حوزه از علم به راحتي به نتايج پژوهش ها دست يابند.