چکیده:
سازمانها جهت حفظ بقا و حفظ مزیت رقابتی خود، نیاز به کارکنانی دارد که از خود رفتارهای نوآورانه بروز دهند. با توجه به اهمیت نقش رابطه کارمند-سازمان و اعتماد سازمانی بر بروز رفتارهای نوآورانه در کارکنان، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رابطه کارمند سازمان بر رفتار نوآورانه با میانجی گری اعتماد سازمانی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان پشتیبانی شعب بانک صادرات استان اصفهان به تعداد 100 نفر می باشد. انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول آماری کوکران انجام گرفت و تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود. به منظور سنجش رابطه کارمند-سازمان از پرسشنامه محقق ساخته ؛ به منظور سنجش اعتماد سازمانی از پرسشنامه الونن و همکاران (2008) و به منظور سنجش رفتار نوآورانه از پرسشنامه میسمان و مولدر (2012) استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای PLS و SPSS تحلیل گردید. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه کارمند-سازمان تاثیری مستقیم، مثبت و معنادار بر رفتار نوآورانه و تاثیری غیر مستقیم، مثبت و معنادار بر رفتار نوآورانه از طریق اعتماد سازمانی دارد. نتایج همچنین نشان داد که رابطه کارمند-سازمان تاثیری مستقیم، مثبت و معنادار بر اعتماد سازمانی و اعتماد سازمانی تاثیری مستقیم، مثبت و معنادار بر رفتار نوآورانه دارد.
In order to survive and maintain its competitive advantage, organizations need employees who engage in innovative behaviors. Given the importance of the role of employee-organization relationship and organizational trust in the emergence of innovative behaviors in employees, this study was conducted to investigate the effect of organizational employee relationship on innovative behavior mediated by organizational trust. The research method is descriptive-analytical and correlational. The statistical population of the present study includes the support staff of 100 branches of Bank Saderat in Isfahan province. Sample selection was performed using a simple random sampling method using Cochran's statistical formula and 80 people were selected as a sample. The data collection tool was a questionnaire. In order to measure the employee-organization relationship, the researcher made a questionnaire; The Elonen et al. (2008) questionnaire was used to measure organizational trust, and the Guest and Mulder Questionnaire (2012) was used to measure innovative behavior. The validity of the questionnaire was measured based on the validity of the content and its reliability through Cronbach's alpha. The information was analyzed using PLS and SPSS software. The findings from the data analysis showed that the employee-organization relationship has a direct, positive and significant effect on innovative behavior and an indirect, positive and significant effect on innovative behavior through organizational trust. The results also showed that the employee-organization relationship has a direct, positive and significant effect on organizational trust and organizational trust has a direct, positive and significant effect on innovative behavior.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اهميت نقش رابطه کارمند-سازمان و اعتماد سازماني بر بروز رفتارهاي نوآورانه در کارکنان ، اين پژوهش با هدف بررسي تأثير رابطه کارمند سازمان بر رفتار نوآورانه با ميانجيگري اعتماد سازماني انجام شده است .
بانک ها نيز به مثابه سازمان هاي ديگر جهت حفظ بقا و حفظ مزيت رقابتي خود، نياز به کارکناني دارند که از خود رفتارهاي نوآورانه بروز دهند که تحقق اين نوع رفتارها به پيش نيازهايي نياز دارد که در اين پژوهش رابطه کارمند-سازمان و اعتماد سازماني به عنوان متغيرهايي که ميتواند منجر به بروز رفتارهاي نوآورانه گردد، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت .
` مباني نظري پژوهش رابطه کارمند-سازمان ماهيت روابط کارکنان و سازمان به موضوع مهم در مديريت منابع انساني و ادبيات رفتار سازماني تبديل شده و مورد توجه بيشتري قرار گرفته است ( ,Shore &Coyle-Shapiro ٢٠٠٧).
رابطه با کيفيت بالا بين کارمند-سازمان به معناي اين است که کارفرما از طريق يک سري شيوه هاي مديريت ، القائات زيادي را به کارمندان ارائه ميدهد، و به نوبه خود کارکنان تمايل دارند که بيشتر درگير رفتارهاي مثبت مانند رفتارهاي نوآورانه باشند (٢٠٠٧ ,Schepers et al).
با توجه به اينکه مقدار ضريب معناداري(آماره t) براي دو متغير پژوهش بيشتر از ١/٩٦ ميباشد، بنابراين فرضيه پژوهش با عنوان رابطه کارمند-سازمان تأثيري مستقيم ، مثبت و معنادار بر اعتماد سازماني دارد، تأييد ميگردد.
بنابراين فرضيه پژوهش با عنوان رابطه کارمند-سازمان تأثيري غيرمستقيم ، مثبت و معنادار بر رفتار نوآورانه از طريق اعتماد سازماني ، تأييد ميگردد.
نتيجه گيري اين پژوهش با هدف بررسي تأثير رابطه کارمند-سازمان بر رفتارهاي نوآورانه کارکنان با ميانجيگري اعتماد سازماني انجام شد.